• امروز : جمعه - ۱۴ اردیبهشت - ۱۴۰۳
  • برابر با : 25 - شوال - 1445
  • برابر با : Friday - 3 May - 2024
2
در گفتگو با پایگاه خبری کشاورزی و منابع طبیعی(IANN)

گفتگو/ استقرار حکمرانی خوب آب در کشور / تدوین دانشنامه تحلیلی مدیریت مشارکتی منابع آب در ایران – بخش سوم

  • کد خبر : 23106
  • ۲۹ مرداد ۱۳۹۷ - ۲۳:۳۳
گفتگو/ استقرار حکمرانی خوب آب در کشور / تدوین دانشنامه تحلیلی مدیریت مشارکتی منابع آب در ایران – بخش سوم

بخش سوم گفتگوی پایگاه خبری کشاورزی و منابع طبیعی(IANN) با داریوش مختاری، کارشناس ارشد و پژوهشگر حوزه آب/ در ادامه گفتگو با داریوش مختاری کارشناس و پژوهشگر پرتلاش حوزه آب در کشور، پرسش‏هایی که با محوریت نگرانی ‏ها پیرامون بحران آب است را ادامه دادیم. -تا اینجا، جنبه‏ هایی از حکمرانی آب در سه رکن […]

بخش سوم گفتگوی پایگاه خبری کشاورزی و منابع طبیعی(IANN) با داریوش مختاری، کارشناس ارشد و پژوهشگر حوزه آب/ در ادامه گفتگو با داریوش مختاری کارشناس و پژوهشگر پرتلاش حوزه آب در کشور، پرسش‏هایی که با محوریت نگرانی ‏ها پیرامون بحران آب است را ادامه دادیم.

-تا اینجا، جنبه‏ هایی از حکمرانی آب در سه رکن “دولت-جامعه محلی-بازار” بازگو شد. پیش از اینکه بیشتر در خصوص الگوی کاهش ناسازگاری خُرد توضیح دهید، برای شکوفاشدن نقش و جایگاه جوامع محلی در یکصد سال اخیر که آشفتگی در حکمرانی آب پدید آمد، درست‏ ترین کاری که باید انجام می‏شد، چه بوده است؟
فن‏ سالارها (تکنوکرات‏ها) هیچگاه نخواستند نقشی که جوامع محلی در سده‏ های پیشین داشتند را به آنها باز ‏گرداندند. قدرتی که آنان در متن دیوان‏سالاری به دست آورده بودند نه تنها در زمینه‏ ی تنظیم منابع آب رودخانه ‏ها و ساخت سدها و بازسازی و ساخت شبکه ‏های آبیاری و زهکشی اوج گرفت، بلکه به یکباره با دستبرد نسل کنونی به آبخوان‏ها دوچندان شد و در لَوای قانون آب و نحوه ملی‏ شدن آن (۱۳۴۶) و قانون حفاظت از منابع آب زیرزمینی (۱۳۴۵)، دولت مامور صدرو یکجانبه مجوز بهره ‏برداری از آبخوان‏ها شد. دیری نپایید که دستبرد به ذخیره ثابت آبخوان‏ها آغاز شد. با تجاری‏ شدن بخش کشاورزی، عطش سود اندوزی از آبخوان‏ها شدت گرفت. بنابراین منابعی برای قدرت (Power) شامل اختیارات فراوان به فن‏سالارها در متن یک دیوان‏سالاری بزرگ و ناکارآمد برای ساخت سدها و شبکه‏ های آبیاری و زهکشی و پس از آن، صدور مجوز بهره‏ برداری از آبخوان‎ها پدید آمد که انگار قرار بود تا آخرین قطره آب در سرزمین با نابخردی تمام‏ عیار خشکانده شود. با این حال، در دهه ۵۰ به اشکال مختلف هیدرولوژیست‏ها نسبت به نابودی آبخوان‏ها هشدار دادند. برای نمونه گفته شد که دشت جهرم با ۵۰۰ حلقه چاه، مسیر نابودی آبخوانش شدت گرفته و در همان دهه، ممنوعیت صدور مجوز آن اعلام شد. باید یادآوری کرد که در پاسخ به اینکه چرا هیدرولوژیست‏ها علیرغم آگاهی‏ و حساسیت‏شان در خصوص پایداری آبخوان، دچار یک تضاد عملی شدند، مربوط به خواست تحمیلی یا عمدی آنان نبوده است بلکه مربوط به انباشت همان نگاه یکسویه و یک بعدی به مدیریت آب در کشور بوده است. کمااینکه، همان کارشناسان و مدیران هیدرولوژیست، تلاش کردند که اشتباه بزرگ دستگاه قانون‏گذاری در تصویب قانون “تعیین تکلیف چاه ‏های غیرمجاز” در سال ۱۳۸۹ را بر پیکره آبخوان‏ها کاهش دهند. ولی در ۸۰ سال اخیر، جنبه ‏های اجتماعی و حقوقی در متن حکمرانی آب، در دستور کار مدیران فنی-مهندسی نبوده است و همان‏ها به حفره ‏های بزرگ در حکمرانی آب تبدیل شدند.

-حالا درست‏ ترین کار چه بوده است که انجام نشده است؟
درست ‏ترین کار، بازگرداندن نقش جوامع محلی در مدیریت منابع آب بوده است. همان قدرتی که باید بخشی از آن به ذینفعان منابع آب داده می‏شد. یک راه کلیدی برای کاستن از سرعت نابودی فزاینده این سرمایه بین نسلی وجود داشت و آن اینکه می‏بایست بر پایه قاعده “اولی‏ها” (Seniors)، یک انجمن (گروه-تعاونی-شرکت و …) از چاه داران در قلمرو دشت‏های مختلف تشکیل می‏شد. هرگونه صدور مجوز بهره‏ برداری از آبخوان‏ها تنها با امضای دولت نمی‏ بود بلکه با امضای این انجمن هم می ‏بود. بر پایه یک تحلیل تاریخی از نقش ‏آفرینی مثبت بهره‏ برداران منابع آب در حفظ و پایداری این منابع، دستاوردهای ذاتی مفهوم مشارکت و همینطور تلاش اولی‏ ها در پایدارسازی منافعشان، این احتمال خیلی قوی وجود می‏ داشت که داشتن حق امضا برای انجمن چاه داران به شمار چاه‏ های کشور بسیار کمتر از الان بود و به احتمال چاه غیرمجاز و حتی بهره‏ برداری‏های غیرمجاز از چاه‏های دارای پروانه بهره‏ برداری وجود نمی‏ داشت و یا کمتر بود. اگر آن انجمن تشکیل شده بود، وضعیت آب دشت جهرم خیلی بهتر می‌شد. ۵۰۱ اُمین چاه که می‌خواست بیاید، می‌گفتند باید امضای انجمن هم باشد و تعداد چاه‌ها امروز در دشت جهرم به بیش از ۸۰۰۰ حلقه نمی‏رسید بلکه به احتمال فراوان کمتر از ۲۰۰۰ حلقه می‌شد.

-آیا الان می‏توان همان کار درست را انجام داد؟
الان شرایط خشکی هر سال رو به پیش هست و چاه‏ های آب یکی یکی در آستانه خشکی هستند. افزون بر آن، دادن اختیار به بهره‏ بردارانی که حتی با تبانی یکدیگر به تباهی و نابودی منابع آب زیرزمینی کمک می‏کنند، بسیار دیر شده است. دادن حق رای در کمیسیون صدور پروانه، با این شمار از بهره ‏برداران، بسیار بحث برانگیز می‏ باشد.

-برای گذار و رسیدن به شرایط ایده ‏آل چه باید کرد؟
الگوی کاهش ناسازگاری خرد، راهی است که با پیاده ‏سازی آن می‏توان روزی انتظار داشت بهره‏ برداران نیز در کمیسیون صدور پروانه دارای حق امضا باشند و برای پایداری آبخوان‏ها تلاش کنند.

-ببینیم که این الگوی نوآورانه چگونه کار می‏کند؟
در گذشته بُنه‏ ها را داشتیم. اساس کار بُنه ‏ها این بود که ۵ تا ۷ نفر دهقانان سهم ‏بر یا اجاره‏ کار بر روی چند قطعه زمین همجوار یک بُنه را تشکیل می‏دادند و پس از دریافت آب، اقدام به کار بر روی زمین می ‏کردند و بهره ‏وری آب را افزایش می‏دادند. چون در مورد پایداری منبع آب (چشمه-کاریز-رودخانه) مساله ‏ای نداشتند و هرگاه با کمبود منابع آب روبرو می‏شدند، به نسبت حقابه از سهم شان کاسته می‏شد و با کم‏ آبی سازگار می‏شدند. امروزه، پایداری آبخوان در مخاطره شدید قرار گرفته است. بنابراین باید الگویی ارایه شود که به پایداری آبخوان کمک کند. در این الگو، همگرایی و همکاری بین مالکان ۵ منبع آبی (چاه) جایگزین همگرایی و همکاری بین ۵ مالک زمین شد. همچنان که در آنجا برای بهبود بهره ‏وری آب در مزرعه تلاش می‏شد، در اینجا برای پایداری آبخوان تلاش می‏شود. در گذشته نیز دهقانان سهم‏ بر یا اجاره‏ کار، لزوما با یکدیگر صمیمی نبودند و حتی گاهی سال‏ها با هم دعوا و مرافعه داشتند و از یکدیگر ناراضی بودند. چون زمینشان در کنار یکدیگر بود، برای بهره‏ برداری از منابع آب موجود، باید راه سازگاری با یکدیگر را پیش می‏ گرفتند.

-ساز و کار اجرایی این الگوی مدیریتی که به شکوفاسازی جوامع محلی در حکمرانی خوب آب کمک می‏کند، چگونه است؟
ابتدا یک دشت با شاخص‏ های آبشناختی و اجتماعی، به پهنه‏ های کوچکتری تقسیم می‏شود. سپس در هر پهنه هر ۵ مالک چاه همسایه یا یکدیگر یک گروه تشکیل می‏دهند. این گروه کوچک با نام خرده‏ گروه آب‏بران یا خرده‏ گروه چاه داران شناخته می‏شود. هر خرده ‏گروه دارای یک سرگروه می‏باشد. هر پهنه می‏تواند شامل چندین خرده‏ گروه ۵ چاهی باشد. پس از آن با حضور کلیه مالکان چاه ‏های هر پهنه، یک نفر رییس پهنه با برگزاری انتخابات، تعیین می‏شود. اعضای هیات مدیره آب‏بران در قلمرو جغرافیایی یک دشت، شامل همان رییس پهنه‏ ها می‏شوند. هیات مدیره آب‏بران، یک واحد مدیریت آب‏بران قلمداد می‏شوند. به طور معمول می‏‎توان از ظرف شرکت‏های تعاونی تولید روستایی موجود برای تشکیل واحد مدیریت آب‏بران در قالب الگوی “کاهش ناسازگاری خُرد” کمک گرفت. به این ترتیب بافت این شرکت‏ها از “مدیریت تولید” به “مدیریت آب” تغییر ماهیت می‏دهد. سه فقره فرم عملیاتی شامل “برگه ثبت راهکارها و اقدام‏ها”، “برگه ثبت تخلفات در قالب خودکنترلی و مشارکت” و “برگ امتیازات” امکان عملیاتی‏ کردن اقدام‏ های مربوط به حفاظت و بهره‏ برداری پایدار از آبخوان را فراهم می‏کند. البته جزییات اجرایی واحد مدیریت آب‏بران فراوان است و از حوصله این گفتگو خارج است. در جلد سوم مجموعه سه جلدی “مدیریت مشارکتی منابع آب کشاورزی” در قالب یک متن کارکردی و با یک نگاه آموزشی و ترویجی، جزییات آن بازگو شده است.

– از نهاد بازار، سخنی گفته نشد. اینکه چگونه این نهاد می‏تواند به بهبود حکمرانی آب کمک کند. ادامه پرسش‏ها را به گفتگوی بعدی می‏سپاریم. از حضور شما در این گفتگو سپاسگزارم.
با سپاس از تلاش ارزشمندتان در حوزه اطلاع‏ رسانی آب و محیط زیست. در خدمتتان هستم./

گزارش از: احسان سمیع زاده

لینک کوتاه : http://iann.ir/?p=23106

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت پایگاه خبری کشاورزی و منابع طبیعی در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • در صورت مشاهده پیام های غیر اخلاقی توسط پلیس فتا پیگیری میشه
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با موضوع باشد منتشر نخواهد شد.