• امروز : جمعه - ۱۴ اردیبهشت - ۱۴۰۳
  • برابر با : 25 - شوال - 1445
  • برابر با : Friday - 3 May - 2024
2
در گفتگو با پایگاه خبری کشاورزی و منابع طبیعی(IANN)

گفتگو/ استقرار حکمرانی خوب آب در کشور / تدوین دانشنامه تحلیلی مدیریت مشارکتی منابع آب در ایران – بخش دوم

  • کد خبر : 23057
  • ۲۳ مرداد ۱۳۹۷ - ۲۲:۲۸
گفتگو/ استقرار حکمرانی خوب آب در کشور / تدوین دانشنامه تحلیلی مدیریت مشارکتی منابع آب در ایران – بخش دوم

بخش دوم گفتگوی پایگاه خبری کشاورزی و منابع طبیعی(IANN) با داریوش مختاری، کارشناس و پژوهشگر حوزه آب/ مشاهده وضعیت دشت‏های کشور بسیار نگران‏ کننده است. واقعا دستیابی به حکمرانی خوب آب امکان‏پذیر هست؟ چگونه می‏توان در شرایطی که در کلیه پهنه دشت‏ها به طور تقریبی تا آخرین قطره آب استحصال می‏شود، انتظار داشت بر این همه آشفتگی در حکمرانی […]

بخش دوم گفتگوی پایگاه خبری کشاورزی و منابع طبیعی(IANN) با داریوش مختاری، کارشناس و پژوهشگر حوزه آب/ مشاهده وضعیت دشت‏های کشور بسیار نگران‏ کننده است. واقعا دستیابی به حکمرانی خوب آب امکان‏پذیر هست؟ چگونه می‏توان در شرایطی که در کلیه پهنه دشت‏ها به طور تقریبی تا آخرین قطره آب استحصال می‏شود، انتظار داشت بر این همه آشفتگی در حکمرانی آب برتری یافت. یقینا پسته‏ کاری‏ های گسترده در دشت‏های رفسنجان و یزد در قالب بنگاه‏ های اقتصادی بزرگ‏ مقیاس، این نگرانی را پدید می ‏آورد که مگر می‏توان از بحران فزاینده آب پیشگیری کرد؟ یا اینکه با انتقال گسترده و غیرمجاز بقایای منابع آب زیرزمینی در دشت کهورستان (استان هرمزگان) برای کشت محصول گوجه‏ فرنگی حتی در تپه‏ ها و دامنه کوه ‏ها، امیدی به نجات بقایای منابع آب و برقراری تعادل بین منابع و مصارف هست؟ گسترش کشت محصول برنج در مناطق گرمسیری جنوب کشور نیز از دیدگاه پایداری منابع آب بسیار نگران‏ کننده است. شدت بهره‏ برداری از منابع آب در حوزه آبخیز با طراوت و پر بارش سپیدان در استان فارس چنان است که گویا زودهنگام با یک منطقه کویری روبرو خواهیم شد. گستره حکمرانی خوب آب، از دیدگاه مصارف آب، شامل مصارف آب در کشاورزی، صنعت، شهری و روستایی و همین‏طور زیست‏ محیطی می‏شود. در تمام این ۸۰ سال اخیر به یک توسعه کاذب و بدون مبانی مناسب دست یافتیم و شیره جان سرزمین ایران با بهره‏ برداری‏ های بی‏رویه و اجرای پروژه ‏های ناکارآمد و شتابزده مکیده شده است. گذر از این دشواری‏ها بدون داشتن مبانی و چراغ راه مناسب دست‏ یافتنی نیست؛ چراغ راهی که با نگارش و تدوین دانشنامه تحلیلی مدیریت مشارکتی منابع آب در ایران کورسویی از امید برای استقرار حکمرانی خوب را پدید آورده است. اصلاحات نهادی در متن سه رکن حکمرانی آب (دولت-جامعه محلی-بازار)، ره‏ آورد این ادبیات موضوع است.
در ادامه گفتگو با داریوش مختاری کارشناس ارشد اقتصاد کشاورزی و پژوهشگر پرتلاش حوزه آب در کشور، پرسش‏هایی که با محوریت نگرانی‏ ها و راهکارها پیرامون بحران آب هست را ادامه دادیم.
-چه چیزی زمینه ‏ساز این همه آشفتگی در حکمرانی آب شده است؟
حکمرانی آب در کشور دچار همان وضعیتی شده است که در اصطلاح به آن اِنتروپی (Entropy) گفته می‏شود. در چنین حالتی ارتباط درست و کارآمد اجزای یک سامانه از بین می‏رود و آن سامانه متلاشی می‏شود. چنین وضعیتی در حوزه حکمرانی آب در کشور پدید آمده است. دریاچه ‏ها، تالاب‏ ها، رودخانه‏ ها، آبخوان‏ ها و منابع آب کاریزها (قنات‏ها) و چشمه ‏ها خشک شده ‏اند یا اینکه در آستانه خشکی هستند. چشم‏ انداز روشنی از نظر تامین پایدار منابع آب شهرها وجود ندارد و تامین آب مورد نیاز بخش صنعت نیز با مشکلات فراوانی روبرو شده است. مغز همه این آشفتگی‏ ها، سیطره یک تفکر یک بعدی فنی-مهندسی در بخش آب کشور بوده است که همچنان بر همان رویه‏ های اشتباه پافشاری می‏ شود. این تفکر چنان دچار عملگرایی مفرط شده است که هرگز نگاه مدیریتی به مسایل حوزه آب و محیط زیست نداشته است. گویا عطش توسعه کاذب و نامتوازن با کمک درآمدهای نفتی و به دنبال آن دستیابی گسترده به واردات فن‏آوری‏ های حفاری و پمپاژ آب از چاه‏ های عمیق و نیمه‏ عمیق، این فراموشی را پدید آورد که مدیریت آب تنها دارای یک جنبه فنی-مهندسی بوده است؛ تا جایی که در دوره‏ های تاریخی، وجه حقوقی در مدیریت منابع آب بسیار برجسته‏ تر از وجه فنی-مهندسی آن بوده است. با اینکه همچنان دانش مهندسی آب در کشور و جهان، به دانش کهن ایرانیان در زمینه حفر کاریزها نمی‏رسد و دانشمند ایرانی بنام، حاسب کرجی همچنان سرآمد دانش آبشناسی زیرزمینی (هیدروژئولوژی) است، در همان حال، روابط حقوقی مربوط به حریم کاریزها و بهره‏ برداری از آب آن با جزییات فنی-مهندسی ساخت سازه‏ های کاریزها هماهنگ می‏شده است.
-برای برچیدن سیاست ‏های نادرست چه باید کرد؟
برای نمونه در حوزه سیاست‏های اعتباری این پرسش وجود دارد که آیا بین منابع اعتباری که بانک کشاورزی پرداخت می‏کند و نابودی آبخوان‏ ها می‏توان یک رابطه مشخصی پیدا کرد؟ با مطالعه متون مربوط به توسعه و سیاست کشاورزی و بررسی سیاست‏های اعتباری، یافته خاصی که به حل عملی مساله کمک کند، دیده نشد. تا اینکه بر حسب اتفاق، با یک تماس تلفنی با یک نفر از بهره ‏برداران (باغداران) در استان فارس که در بانک کشاورزی پیگیر وام بود، معلوم شد که پرداخت وام مربوط به حفر و تجهیز چاه ‏های آبِ کشاورزی در قالب‏های حمایتی و پشتیبانی نهادی، آسانتر انجام می‏شود. به طوری که با تحویل مجوزها و مدارک لازم، امکان دریافت وام خارج از نوبت یا منابع اعتباری ارزانتر و مناسبتر فراهم می‏باشد. به دنبال آن، با استناد به ادبیات موضوع در حوزه سیاست‏های اعتباری، پیشنهاداتی برای اصلاح رابطه بین این سیاست‏ ها و بحران آب به بانک کشاورزی ارایه شد.
پس از آن با ۳ سال پیگیری از بانک کشاورزی، این نتیجه به دست آمد که این نهاد قدرتمند و موثر بر اعتبارات و تخریب منابع آب، هرگز تمایل به همکاری برای تغییر سیاست‏ها ندارد. در عمل، سیاست‏های اشتباه بانک کشاورزی از وزارت جهاد کشاورزی به این نهاد دیکته می‏شود. پس از آن نیز پیگیری از نهاد مجلس برای تهیه و تدوین یک چهارچوب عقلانی برای اصلاح سیاست‏های اعتباری و تراز کردن آن با کاهش بحران آب، بی‏ نتیجه مانده است. این نمونه یک پیگیری مستمر و در همان حال ناموفق برای اصلاح بنیادین در حوزه اصلاح سیاست‏ های کشاورزی است.
-چرا بی‏ نتیجه مانده است؟
چسبندگی سیاست‏ های ناکارآمد به دیوان‏سالاری جدی است و به آسانی نمی‏ توان از دام این سیاست‏ ها رهایی یافت. حفظ جایگاه، منافع و مماشات برخی مدیران و همینطور پیوند بنگاه‏ های اقتصادی بخش خصوصی به بدنه دیوان‏سالاری، مانع هر گونه تغییر در سیاست‏های اشتباه می‏شود. تغییر (Change) برای جایگزینی “آنچه که درست است” با “آنچه که نادرست است”، آسان  نیست. در بخش آب کشاورزی دست کم با ۸۰ سال اشتباهات انباشته ‏شده روبرو هستیم. همه آن کارهایی که درست بوده است انجام نشده است و همه کارهایی که اشتباه بوده است انجام شده است. اگر جز این بود، یقینا با یک کشور در آستانه خالی از سکنه‏ شدن و فروپاشی اجتماعی ناشی از بحران آب روبرو نبودیم. اکنون، منافع و امکانات پیرامون همان فرایندهای اشتباهات، متمرکز هست. برای نمونه با برچیده‏ شدن کشاورزی در فضای باز، توسعه مکانیزاسیون منتفی می‏شود. حال، تصور شود پیش‏بینی درستی برای جایگزینی مشاغل و ظرفیت‏های پدید آمده در این زمینه نشود، طبیعی است که می‏توان پیش‏بینی کرد که ایستادگی واردکنندگان و سازندگان تراکتور و ادوات مکانیزه را به دنبال خواهد داشت. افزون بر آن، در مواردی همانند توسعه باغشهرها و صدور مجوز برای کارخانجات آب معدنی در عمل با اقدام‏ هایی روبرو هستیم که منشا قانونی نداشته است. برای برگشت به پایداری منابع آب، برچیدن ۱۴۰۰۰ هکتار باغ‏شهرهای مستقر در دشت شیراز و پیرامون آن و یا لغو مجوز و فعالیت کارخانجات آب معدنی به سادگی امکان‏پذیر نیست. در چنین حالتی شاید با پیاده ‏سازی ابزارهای مالیاتی از چنین مجموعه ‏های سودآوری امکان جبران زیان‏های بخش آب و هزینه‏ کرد آن برای خرید و لغو پروانه چاه‏ های کم‏ بازده را فراهم کرد و به تعادل بین منابع و مصارف آب کمک کرد.
دلیل دیگر، وجود ناکارآمدی‏های برآمده از سامانه‏ های متمرکز دولتی است. بسیاری از تصمیم‏ های بخش آب و کشاورزی در مرکز (تهران) و توسط ستاد وزارتخانه‏ های نیرو و جهاد کشاورزی گرفته می‏شود که به طور معمول با واقعیت‏های بخش آب و کشاورزی بیگانه ‏اند و دست کم ادبیات مدیریتی که در دستور مدیران این دستگاه‏ هاست، شدیدا با پایداری منابع آب و خاک ناهمسو است.
-راه چیست؟
برای اعمال مدیریت آب در پهنه یک دشت برای نمونه با مساحت ۱۰۰ کیلومتر مربع (۱۰۰۰۰ هکتار) اقدام به پهنه‏ بندی جغرافیایی و با شاخص ‏های اجتماعی و آبشناختی می‏شود ‏تا مدیریت درست دست‏یافتنی شود. در گذشته ‏های دور نیز در زمین‏های زیردست یک کاریز، بنه‏‏ ها تشکیل می‏شد و صحرابندی انجام می‏شد تا امکان دستیابی به بهره‏ وری منابع آب فراهم شود. در مقیاس کشور ایران با وسعت بیش از ۶/۱ میلیون کیلومتر مربع، مدیریت منابع آب و خاک استان‏ها بهتر است به صورت محلی یا حوزه‏ای باشد. سیاستگذاری‏ ها نیز به صورت محلی باشد. به این ترتیب الگوی مدیریتی فدرال همانند کشور آلمان با واقعیت گستردگی ایران به پایداری منابع آب و خاک همخوانی بیشتری دارد. به ویژه آنکه در چنین شرایطی، می‏توان از ظرفیت تجارت آب مجازی برای افزایش بهره‏وری منابع آب و خاک کمک گرفت. در چنین حالتی از بار دیوان‏سالاری در بخش آب کاسته می‏شود و ده‏ها ساختمان اضافی وزارتخانه‏ ها‏ در تهران عملا برچیده می‏شوند و به دنبال آن کم کم کارآمدی به بخش آب و کشاورزی باز می‏گردد.
-در حوزه اصلاح قانون‏های ناکارآمد، مصاحبه‏ هایی داشته‏ اید مبنی بر اینکه قانون توزیع عادلانه آب و ویرایش نهم آن که هم ‏اکنون در دستور کار دولت و مجلس می‏باشد، اعتبار حقوقی ندارد و دارای اشکالات فنی فراوانی است. منظورتان چیست؟
قانون توزیع عادلانه آب (تدوین و تصویب در بازه زمانی ۱۳۴۲ تا ۱۳۴۶) یک متن آبشناختی و با یک روکش بسیار ضعیف حقوقی است. در سال ۱۳۲۲، فن‏سالاران فنی-مهندسی بر بخش آب به طور کمال سیطره یافتند. مهندسان عمران و زمین ‏شناسان در بدنه وزارت نیرو و مهندسان آبیاری و زهکشی و زراعت و اصلاح نباتات در بدنه دستگاه وزارت کشاورزی از همان هنگام، نهاد قانون را نیز به طور کامل در اختیار گرفتند. نسخه اولیه قانون آب و نحوه ملی ‏شدن آن (۱۳۶۱)، به واقع نمایانگر در اختیار گرفتن نهاد قانون توسط فن‏سالارها بود. قانون به گونه‏ای نوشته شد که دست فن‏سالاران را برای گسترش شبکه‏ های آبیاری و زهکشی و ساخت سدها باز می‏گذاشت. همراه‏ شدن درآمدهای نفتی با علاقمندی مهندسان عمران به ساخت سازه‏‏ های بتنی و خاکی، سبب شد تا دانش مهندسی کهن آب در کشور از جمله بندهای کوچک و یا آسیاب‏ های آبی در مسیر رودهای بزرگ و کوچک به زیر آوار خاک ‏های جابجاشده همان سازه‏ های بزرگ برود یا به فراموشی سپرده شود. مهندسان عمران به جز به کارهای سازه‏ای به سایر مسایل مدیریتی بی‏ توجه هستند. در همین راستا، گسترش بی‏ رویه و بیهوده دیوان‏سالاری در بخش آب و کشاورزی تا شمار ۲۲۰۰۰۰ نفر (معادل کل کارکنان دولت ژاپن) محصول همان سوء‏مدیریت مهندسان عمران می‏باشد. ساخت بلندترین ساختمان تهران با ۲۴ طبقه و ۶۰ متر ارتفاع و ۲۱۰۰ متر مربع زیربنا در سال ۱۳۵۳ که به نام کاخ شیشه‏ای (جهاد) کشاورزی قلمداد می‏شد، از نمادهای همین نگاه فنی-مهندسی به بخش آب هست. یقینا می‏توان گفت هنوز بهره‏ برداران منابع آب حتی در جایگاه ارباب رجوع با متولیان بخش آب و کشاورزی در چنین ساختمان‏ هایی سر و کاری ندارند؛ گویا جوامع محلی زیر پای غول دیوان‏سالاری، خُرد و متلاشی شدند.
از همان هنگام برای پیشگیری از نابودی آبخوان‏ها قانون حفظ و حراست منابع آب‏های زیرزمینی کشور در خرداد ۱۳۴۵ تصویب شد. این قانون نیز جزو اقدام‏های حاشیه ‏ای و سطحی فن‏سالارها بود و کار را به جایی نرساند. در همه این رخدادها جوامع محلی نادیده گرفته شدند. طیفی از آشفتگی‏ ها پیش آمد. اکنون کار به جایی رسیده است که لازم است بخش آب کشور از این آشفتگی در حکمرانی آب رهایی یابد.
-در تعامل با دستگاه قضایی چطور؟
برای استقرار حکمرانی خوب آب هیچگاه دیر نیست. وظیفه دستگاه قضایی، برخورد با افرادی است که از دایره قانون بیرون می‏روند. اصلاح قانون توزیع عادلانه آب و بازنویسی واژه به واژه یک قانون جامع آب، در عمل زحمت دستگاه قضایی را کم می‏کند.
-و بازشناسی جوامع محلی در حکمرانی خوب آب
ناکارآمدی سیاست‏های اعتباری را می‏توان به ناکارآمدی جوامع محلی و نهاد قانون پیوند زد. به واقع اجزای حکمرانی آب به طور تو در تو با هم در ارتباط هستند.
-اهمیت تشکیل واحد مدیریت آب‏بران برای شکوفاسازی جوامع محلی در بخش آب کشور چیست؟
گفته شد که در گذشته، جوامع محلی بسیار نیرومند بودند و در همان حال برای حفظ و پایداری منابع آب کارآمد و اثربخش و در نتیجه با بهره‏ وری بالاعمل می‏کردند. با بهم خوردن نظم گذشته، تلاش‏های بسیاری برای جایگزینی نهاده‏ های نوین در قالب شرکت‏های تعاونی تولید، شرکت‏‏های تعاونی روستایی و شرکت‏های سهامی زراعی و یا گروه‏ های مشاع شد. با اینکه برخی از این نهادها در کل کشور گسترده شدند، ولی نتوانستند هرگز پایداری را به منابع آب و خاک بازگرداند. چون محور فعالیت این نهادها، بهره‏ برداری بی‏رویه از منابع آب و خاک و بدون توجه به پایداری آبخوان‏ها بود.
-یقینا به یافته و راهکار جدیدی برای نهادینه‏ کردن مدیریت آب در متن جوامع محلی دست یافته‏ اید. در بخش بعدی گفتگو تشریح فرمایید.
بله. الگوی “کاهش ناسازگاری خُرد” یک راهکار نوآورانه است که از کوشش‏های میدانی پیاپی و برگزاری کارگا‏ها و مصاحبه های فراوان با بهره ‏برداران منابع آب به دست آمده است که در بخش بعدی گفتگو، برای تشریح و بازشناسی آن در خدمتتان خواهم بود./
گزارش: احسان سمیع زاده
لینک کوتاه : http://iann.ir/?p=23057

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت پایگاه خبری کشاورزی و منابع طبیعی در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • در صورت مشاهده پیام های غیر اخلاقی توسط پلیس فتا پیگیری میشه
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با موضوع باشد منتشر نخواهد شد.