• امروز : دوشنبه - ۱۰ اردیبهشت - ۱۴۰۳
  • برابر با : 21 - شوال - 1445
  • برابر با : Monday - 29 April - 2024
10
بازشناسی مفهوم عدالت در پرتو توسعه پایدار– بخش دوم

مسیر عدالت از توسعه پایدار میگذرد.

  • کد خبر : 29706
  • ۱۶ آبان ۱۴۰۰ - ۱۱:۰۹
مسیر عدالت از توسعه پایدار میگذرد.

گفتگو با داریوش مختاری/ کارشناس ارشد حوزه مدیریت آب، کشاورزی و منابع طبیعی

خبرگزاری کشاورزی و منابع طبیعی (IANN)  از دیدگاهی که در بخش پیشین گفتگو بیان کردید، تخلفات و کاستی‏ ها در حوزه ‏های آب و محیط زیست نیز می‏ تواند عدالت اجتماعی را از بین ببرند. چگونه؟

بهتر است ابتدا فهرستی از برجسته‏ترین تخلفات در حوزه آب و محیط زیست را برشماریم. مصادیق بی قانونی و تخلفات گسترده در حوزه آب، کشاورزی و منابع طبیعی شامل گسترش دامنه‏ی تخلفات آبی و بی‏عدالتی در بهره‏برداری از منابع آب، ساخت دریاچه‏های مصنوعی زیر نام استخرهای گالوانیزه، ساخت غیرقانونی باغشهرها یا ویلاباغ‏ها، صدور مجوز کارخانجات آب معدنی و صادرات غیرقانونی آب به کشورهای حاشیه خلیج، شیرین‏سازی آب شور سفره‏های آب زیرزمینی همراه با ساخت استخرهای بزرگ در مزارع و پروژه‏های بزرگ شیرین‏سازی و انتقال آب از دریا می‏باشد. افزون بر آن، به سبب نبود یک سامانه پایش و اطلاع‏رسانی تولید و فرآوری محصولات کشاورزی، همچنان امکان تنظیم بازار محصولات کشاورزی فراهم نشده است و سالانه با ضایعات ۳۰ درصدی در تولیدات کشاورزی روبرو هستیم. این بحران به معنای هدررفت ۳۰ درصد آب برداشت شده از آبخوان‏های کشور است.

 

برخی از این موارد را توضیح می‏دهید:

نمونه‏هایی از استخرهای بزرگ ذخیره‏سازی آب در جنوب استان فارس به ویژه گستره شهر جهرم دیده می‏شود که کمتر از دریاچه‏های هفت برم نیستند. انباشت آب در مساحت ۳ تا ۵ هکتار با عمق ۳ تا ۵ متر بسیار زیاد انجام می‏گیرد. انباشت آب در این استخرها برای چند بار در سال انجام می‏گیرد. تغذیه و انباشت آب در این استخرها، با ۳ تا ۵ حلقه چاه انجام می‏گیرد که اگر با چاه غیرمجاز ذخیره‏سازی انجام نشود قویا با اضافه برداشت غیرمجاز انجام می‏شود. شواهد نشان از توزیع ناعادلانه آب در سطوح مختلف دارد. همان‏ها که بیشترین آسیب را به آبخوان رسانده‏اند، کمترین هزینه را می‏پردازند و در سوی دیگر با ساخت مجتمع‏های تجاری و مسکونی و تغییر کاربری اراضی شهری، اقدام به تخرییب زیست‏بوم‏های شهری می‏کنند. سازوکاری نیز برای جبران خسارتی که بزرگ بهره‏برداران به آبخوان می‏زنند، پیش‏بینی نشده است. در مواردی که این ذخیره‏سازی آب با استقرار دستگاه‏های آب شیرین کن همراه می‏شود، به طور معمول دامنه آسیب به آبخوان بیشتر می‏شود. یادآوری می‏شود ۳۰ درصد تولیدات زراعی و باغی در کشور در مسیر ضایعات از بین می‏رود.

چنانچه ساخت باغشهرها یا ویلاباغ‏ها در استان فارس را در مقیاس حدود ۴۰۰۰۰ هکتار را در نظر بگیریم و در هر ۱۰۰۰ مترمربع یک واحد مسکونی ویلایی در یک قطعه باغشهر ساخته شود، پس در هر هکتار، ۱۰ واحد مسکونی تفریحی ساخته می‏شود. برای ۴۰۰۰۰ هکتار نیز معادل ۴۰۰۰۰۰ واحد مسکونی داریم و این تعداد دایم رو به افزایش هست. یادآوری می‏شود در تفکیک زمین‏های باغشهری، رانت چند هزار درصدی انباشته شده مالکیتی داریم. اکنون همین ارقام را به ویلاباغ‏های شمال کشور تعمیم دهیم. ببینید چه میزان مسکن اضافی در کشور داریم. از سوی دیگر با پروژه‏های بسیار خطرناک و شدیدا ناکارآمد انتقال آب روبرو هستیم.

تخلیه چشمه‏های کارستی و بسته‏بندی آب و صادرات بخشی از این منبع طبیعی، مغایرت آشکار با اصول قانون اساسی و قوانین موضوعه آب و محیط زیست دارد. هیچ فعال اقتصادی هرگز مجاز نیست منابع پایه آب و خاک را صادر کند یا به فروش داخلی برساند. در موارد جزیی به سبب جبران کیفیت آب در شهرها، شماری واحدهای خرده‏فروشی با مجوز آبفا اقدام به فروش آب تصفیه شده به شهروندان می‏کنند و بابت خدمات تصفیه آب، اقدام به دریافت تعرفه آب می‏کنند. این فرایند، چندان اشکال حقوقی ندارد و متفاوت از بسته‏بندی و صادرات آب است. پروژه‏های بزرگ شیرین‏سازی و انتقال آب دریا، مصداق دامن‏زدن به بی‏عدالتی در حوزه آب می‏باشد.

در همان حال، بارگذاری‏های اضافی فراوانی روی آبخوان‏ها برای ساخت صنایع فولاد و سیمان و پتروشیمی در دست انجام هست. این بارگذاری‏ها، در دیگر سو، فاجعه می‏آفرینند؛ دقیقا همان جایی که با اهرم انتقال آب و یا برداشت از آبخوان‏ها، لازم است آب مورد نیاز این صنایع را تامین کرد.

در گستره زیست‏بوم‏های شهری، چه فهرستی از تخلفات زیست محیطی را می‏توان ارایه داد؟

ساخت مسکن اضافی در کشور یک بارگذاری زیست‏محیطی دیگری است که بسیار سزاوار اندیشیدن است. آمارهای سال ۹۵ به خوبی گویای، برابری عرضه و تقاضای مسکن است و حتی در این آمار، عرضه مسکن از تقاضای آن پیشی گرفته است. با این حال، ساخت مسکن اضافی و فراتر از نیاز و رشد جمعیت، در دستور ساخت هست.  افزون بر آن، با یک چرخه دیگری از تخریب زیست محیطی در شهرها روبرو شده‏ایم که عملا به معنای نابودی منابع پایه است. شواهد میدانی حکایت از تخریب خانه‎هایی در سطح شهر دارد که کمتر از ۱۵ سال از عمر آنها گذشته است. این در شرایطی است که خانه‏هایی حتی با عمر ۴۵۰ سال در بافت‏های تاریخی کلانشهرها برای ساخت بوتیک هتل، قابل باززنده‏سازی است. جذابیت ساخت تراکم از یک سو برای مالکان و از سوی دیگر برای شهرداری، زمینه تخریب فراوان محیط زیست را فراهم آورده است. بناست تامین آب برای فولاد و سیمان و همانند اینها انجام شود. این بارگذاری‏های اضافی برای تامین مصالح ساختمانی در شهرها و روستاها در دست ساخت می‏باشند که در یک چرخه خطرناک، نقش برجسته‏ای در خالی از سکنه‏شدن جمعیت و کوچ گروهی از فلات مرکزی دارند. کوچ گروهی، انبوهی از نابسامانی‏های اجتماعی را در کوتاه‏مدت و بلندمدت پدید می‏آورد و مصداق پدیدآمدن دامنه فزاینده‏ای از بی عدالتی‏هاست. به این ترتیب یک چرخه وارونه در توسعه پدید آمده است که از آن می‏توان با نام توسعه نامتوازن، توسعه نیافتگی و یا توسعه ناپایدار یاد کرد.

در یک مقیاس کوچکتر، برای نمونه یکی از تخلفات در حوزه شهری شیراز، وجود یک هتل واقع در خیابان رودکی شیراز است که حریم منظر ارگ کریمخانی را از بین برده است و در ۴ سال اخیر این هتل مانع از ثبت جهانی این اثر تاریخی شده است. از دیدگاه حقوقی، این رفتار و تخلف شهری آشکارا حکایت از تضییع حقوق شهروندان و آسیب به آثار تاریخی دارد. به این ترتیب مانع‏شدن یک هتل برای رونق گردشگری، عملا حقوق طیفی از فعالان اقتصادی حوزه گردشگری را از بین می‏برد. این کنش و واکنش اساسا مغایرت شدید با عدالت اجتماعی دارد. یعنی کوشش یک فعال اقتصادی نمی‏تواند مانع کوشش فعالان خُرد اقتصادی شود. به این ترتیب در سایه یک تخلف شهری، عدالت از بین می‏رود. گسترانیده‏شدن عدالت، با رعایت ریزه‏کاری‏های فراوانی قابل دستیابی است.

اکنون!، چگونه با کاهش تخلفات می‏توان به عدالت دست یافت؟

چنانچه انجام کار درست را سرلوحه امور اجرایی قرار دهیم، عدالت نیز مسیر خود را پیدا می‏کند. از دیدگاه آسیب‏شناسی، چنانچه این تخلفات پیشگیری نشود نمی‏توان از کوچ چند میلیونی از استان فارس و یا فلات مرکزی جلوگیری کرد. البته با توجه به انباشت و موجودی نقدینگی چند صد هزار میلیارد تومانی برای اجرای پروژه‏های انتقال آب از خلیج فارس به استان فارس و فلات مرکزی و در همان حال با توجه به غیراقتصادی‏بودن و دامنه بالای آسیب‏زای این پروژه‏ها، قویا پیشنهاد می‏شود اعتبارات هنگفت و شگفت‏انگیز این پروژه‏ها به طرح‏های تعادل‏بخشی اختصاص یابد تا مبادا شاهد بارگذاری‏های غیرضروری بر پیکره و آسیب‏پذیر آبخوان‏های استان باشیم. کشور ایران دارای یک میلیون اثر تاریخی دارای قابلیت ارزش‏گذاری برای دریافت شماره ثبت ملی می‏باشد که این آثار قابلیت جذب سالیانه چند صد میلیون گردشگر را به کشور دارا می‏باشند. رشد گردشگری، کلید اصلی حل همزمان معمای بحران آب، اشتغال و تولید پایدار می‏باشد؛ آنجا که از توسعه بی رویه صنایع و کشاورزی جلوگیری می‏کند و زمینه افزایش اشتغال چند ده میلیونی را در زیربخش خدمات در اقتصاد کشور فراهم می‏کند. طبیعتا بارگذاری ناشی از ساخت هتل‏ها و تامین خدمات گردشگری بر منابع آب و خاک به مراتب کمتر از بارگذاری کشاورزی و صنعت خواهد بود. به این ترتیب ضمن دستیابی به اشتغال و تولید پایدار، منابع پایه حفظ شده و از یک رخداد وحشتناک کوچ چند ده میلیونی از فلات مرکزی جلوگیری می‏شود. با این شیوه، استقرار و توزیع عادلانه درآمد بین آحاد جامعه از رهگذر توسعه گردشگری، دست‏یافتنی‏تر است.

لینک کوتاه : http://iann.ir/?p=29706

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت پایگاه خبری کشاورزی و منابع طبیعی در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • در صورت مشاهده پیام های غیر اخلاقی توسط پلیس فتا پیگیری میشه
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با موضوع باشد منتشر نخواهد شد.