پایگاه خبری کشاورزی و منابع طبیعی(IANN)؛ اسماعیل کهرم* شب دوشنبه در پایتخت و چند استان دیگر باران بارید. با وجود این، مردم از دیدن اینباران خشک غیرمترقبه، بعد از سه ماه بدون بارش، خوشحال نشدند. دلیل آن هم این بود که این باران، در شکل قطرات آب نبود بلکه به جای آب گل از آسمان به زمین میآمد. شهر از بالا منظره ناخوشایندی پیدا کرده بود و چشم حتی تا جلوی پا را هم نمیدید. با وجود اینکه خوشبختانه این طوفان منجر به سیل نشده و خساراتی هم در پی نداشت چندین هشدار مهم برای ما داشت. به خاطر دارم زمانی که من سی، چهل سال پیش در انگلستان درس میخواندم این مسائل را به کرات در کتابهای درسی خود میخواندیم و این وضعیت اقلیمی که در حال حاضر در کشورمان حاکم است در علم محیط زیست توجیه علمی شده است. در کتابهای درسی ما به وضوح درباره رفتارهایی که ممکن است ما با طبیعت و اقلیم خود کنیم و نتایجی که ممکن است از آن حاصل شود توضیح داده بودند و عین همان رفتارهای نادرست و سوءاستفادهها را ما در کشورمان در حال حاضر نسبت به طبیعت و محیط زیست داریم و بنابراین باید انتظار داشته باشیم همان نتایج پیشبینی شده هم به وقوع بپیوندد. در کتاب Ecology Willie که ما میخواندیم قلم به قلم و مرحله به مرحله این وضعیت پیشبینی شده بود و با اینکه این کتاب در ۳۵ سال قبل نگاشته شده، همه این مسائل را پیشبینی کرده بود. تهران شهری است که بیقواره رشد کرده است. به عبارت دیگر تمام عرصههای طبیعی که همه ما در گذشته از تهران در ذهن داشتیم تبدیل به آسفالت و شیشه شده است. هر درختی هزاران برگ دارد و تک تک این برگها این خاصیت را دارند که آب را از زمین بمکند و به دو طریق تعریق و تعرق آن را به هوا پس بدهند. تعریق به این معناست که بخشی از این آب به صورت بخار از گیاه بیرون میآید و قابل دیدن نبوده و تنها با دوربینهای خاص قابل مشاهده است و تعرق مشابه عرقی که بر پیشانی انسانها مینشیند مستقیم روی برگها ایجاد میشود. بنابراین برگها با این دو روش هوا را مرطوب میکنند و با قطع هر درخت در واقع ما میلیونها منبع ایجاد رطوبت را از بین میبریم. وقتی درختان را قطع کردیم و جای آن را به آهن و سنگ دادیم این باعث خشکی هوا شد. در ارتفاعات بالای ۱۸۰۰ متر هم که ساختوساز ممنوع است ما خانهسازی کردیم و این فقط به افراد عادی محدود نمیشود. متاسفانه ما شاهد این هستیم که برخی نهادهای دولتی هم در بسیاری موارد قوانین محیط زیستی را زیر پا میگذارند و به طبیعت آسیب میرسانند. برای مثال برخی دانشگاهها تمام ساختمانهای خود را در بالای ارتفاع ۱۸۰۰ متر بنا کرده و این روند هنوز هم ادامه دارد. وقتی دانشگاه قانونشکنی میکند نتیجه این میشود. وقتی تخریب جنگلها و رویشگاهها در ارتفاع بالای ۱۸۰۰ متر اتفاق میافتد نتیجه این میشود که درههای پاییندست که باید از این رطوبت استفاده کنند خشک میشوند و خشکسالی مضاعف میشود. درههای ولنجک، دارآباد و دربند در نتیجه این اقدامات به زودی خشک میشود. بنا بر آنچه در بالا توضیح دادم خشکسالی روز به روز فراگیرتر میشود. خشکسالی زمین و مرتعی که زمانی جایی سرسبز و خوش آب و هوا بوده باعث ایجاد گرد و غبار میشود و این گرد و غبار با کمترین تکان و اشارهای در هوا بلند شده و پراکنده میشود. تاثیر منفی که گرد و غبار بر سلامتی انسان دارد کمتر از تاثیر گازهای سمی نیست و ورود این عوامل به ریه و حلق باعث مشکلات تنفسی و عفونتهای مکرر خواهد شد. در این شرایط بارانی که قرار است باعث تلطیف هوا و ایجاد رطوبت شود هم با بقیه عوامل دست به دست هم داده و باعث میشود باران گرد و غبار پراکنده را بشوید و به شکل گل و لای آن را به سر مردم فرو بریزد. کتابهای ابتدائی اکولوژی و محیط زیست این پدیده را توضیح دادهاند. مهمترین عامل ایجاد گرد و غبار در کشور و تهران خشکسالی است و تا زمانی که جلوی تخریب و نابودی درختها گرفته نشود این غبار و به دنبال آن بارانی گلآلود میهمان دائمی مردم خواهد بود.
* مشاور رئیس سازمان حفاظت محیط زیست
منبع: روزنامه آرمان
لینک کوتاه : http://iann.ir/?p=12829