وضعیت آمار مساحت جنگلهای شمال قبل از انقلاب چند هکتار بود؟
متأسفانه آمارهای مختلفی توسط دستگاههای متولی از جمله سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور ارائه میشود. سازمان جنگلها برمبنای عکسهای هوایی و اخیراً تصاویر ماهوارهای در پنج دوره آماری نقشه جنگلهای شمال کشور را تهیه و مساحت جنگلهای شمال را اعلام کرد. براساس نخستین اطلاعات عکسهای هوایی سال ۱۳۳۴، مساحت جنگلهای هیرکانی شمال از گلیداغی در استان خراسانشمالی آغاز و تا آستارا ادامه دارد. برهمین اساس آمار جنگلهای شمال حدود دومیلیون و ۸۸ هزار هکتار در سال ۱۳۳۴ اعلام شد. در دوره بعدی که با عکسبرداری سراسری در سال ۱۳۴۴ تا ۱۳۴۶ برای کل کشور و ازجمله شمال کشور انجام شد، مساحت جنگلهای شمال را یکمیلیون و ۸۸۹ هزار هکتار تخمین زدند که با توجه به مساحت دوره اول اندکی کاهش مشاهده شد. این دو دوره آماری از جنگلهای شمال از قبل از انقلاب اسلامی است.
مساحت جنگلهای شمال پس از انقلاب چه تغییری کرد؟
پس از انقلاب طرح عکسبرداری از جنگلهای شمال در سال ۱۳۷۳ با مقیاس۱:۲۰۰۰۰ برای تولید و به هنگامسازی نقشههای ۱:۲۵۰۰۰ جنگلهای شمال انجام شد. براساس آمار در این دوره نیز روند مساحت جنگلهای شمال کاهش نشان داد که طبق آمار سازمان جنگلها مساحت جنگلهای خزری حدود یکمیلیون و ۸۴۷ هزار هکتار اعلام شد. مجدداً در سال ۱۳۸۴ با هدف تهیه نقشههای جدید از کل کشور، عکسبرداری انجام شد که برهمین اساس، سازمان جنگلها مساحت جنگلهای شمال را یکمیلیون و ۹۳۶ هزار هکتار اعلام کرد، یعنی اندکی نسبت به سال ۷۳ افزوده شده است و در نهایت طی سال ۹۴ با استفاده از تصاویر ماهوارهای با قدرت تفکیک مکانی نامناسب میزان مساحت جنگلهای شمال را دو میلیون و ۷۳ هزار هکتار اعلام کرد که بهزعم سازمان جنگلها مساحت جنگلهای شمال افزایش یافت. در حالی که میتوان آمار سال ۹۴ را با مدارک فنی رد کرد، چون تصاویر ماهوارهای لندست ۸ و سنتینل مورد استفاده دارای قدرت مکانی ۳۰ و ۱۰ متر است که با این قدرت تفکیک مکانی به هیچ عنوان نمیتوان سطوح جنگلی را از اراضی باغی و صنوبرکاریها و اوکالیپتوسکاریها و سایر اراضی درختی غیرجنگلی تشخیص داد و امکان آن وجود ندارد و مرز دقیق این سطوح را مشخص کرد.
آیا سازمانهای دیگر مساحتهای جنگلها را اعلام کردند؟
سازمان حفاظت محیطزیست طرحی را در سال ۹۴ به مؤسسه تحقیقات داد که آمار مساحت جنگلهای شمال را حدود یکمیلیون و ۶۵۰ هزار هکتار عنوان کردند که اختلافی در حد ۳۵۰ هزار هکتار میان مساحت اعلامی سازمان جنگلها و مؤسسه تحقیقات جنگل وجود دارد. در حالیکه مؤسسه تحقیقات نیز از تصاویر ماهوارهای با قدرت تفکیک مکانی ۳۰ متر استفاده کرده که به لحاظ فن سنجش از دور با این تصاویر نمیتوان مساحت دقیق جنگل را تعیین کرد بنابراین این آمار نیز مبهم و قابل قبول نیست. بهترین روش برای تعیین دقیق مساحت جنگلها استفاده از عکسهای رقومی رنگی هوایی است که اخیراً در طرح کاداستر در حال استفاده است که باید طرح کاداستر برای کل جنگلهای شمال نیز تهیه شود تا میزان دقیق مساحت جنگلهای شمال کشور مشخص شود.
مساحت کل منابع طبیعی استان گلستان چند هکتار است؟
کل منابع طبیعی استان گلستان طبق منابع اعلامی حدود یکمیلیون و ۳۹۷ هزار هکتار است که تقریباً ۶۸ درصد مساحت استان را در برمیگیرد. از آنجایی که منابع طبیعی جنگل، مرتع و بیابان را شامل میشود که حدود ۴۵۲ هزار هکتار آن در واقع ۲۲ درصد سطح استان جنگل است و باقیمانده آنکه بیشترین سهم آن مرتع با مساحت ۸۳۲ هزار هکتار و بخشی از آن اراضی بیابانی و همچنین اراضی ساحلی مستحدثه وجود دارد که جز اراضی منابع ملی محسوب میشوند؛ بنابراین سهم استان گلستان از جنگلهای شمال تقریباً ۴۵۲ هزار هکتار است که در واقع یکچهارم جنگلهای هیرکانی را در بردارد.
سرانه هر نفر از جنگل در ایران و استان گلستان چند درصد است؟
در ایران سرانه هر نفر از جنگل حدود هفتدهم تا هفتدهم درصد است. این سرانه در استان گلستان در حدود ۲۸ صدم درصد است. از ۴۵۲ هزار هکتار از جنگلهای استان گلستان حدود ۶۵ درصد آن تجاری بوده که قابلیت برداشت چوب دارد و ۱۶ درصد آن جنگل مخروبه بوده و نیاز به بازسازی و احیاء دارد و حدود ۱۸/۵درصد آن جز جنگلهای حفاظتی است که پارک ملی گلستان یکی از این جنگلها است.
در گذشته از جنگلها چگونه بهرهبرداری میشد؟
بهرهبرداری از جنگلهای شمال کشور حدود ۵۰ سال گذشته بهشکل اجرای طرحهای جنگلداری بود و در استان گلستان نیز از ۴۵۲ هزار هکتار حدود ۱۹۵ هزار هکتار آن تحت پوشش طرحهای جنگلداری بود که مورد بهرهبرداری قرار میگرفت. تقریباً نصف جنگلهای استان گلستان مورد بهرهبرداری قرار میگرفت و در مابقی در آنها طرحی تهیه نشد یا حفاظتی و مخروبه بود که طرح بر روی آنها اجرا نمیشد. حدود ۳۰ مجری طرحهای جنگلداری در گلستان را مدیریت میکردند که مرحله گذار از تنفس در این قسمت اجرا خواهد شد.
ایده تنفس جنگلهای شمال از چه زمانی آغاز شد و علت بیان آن چه بود؟
در ایده تنفس جنگلهای شمال مقرر شد که بهرهبرداری از جنگلهای شمال متوقف شود. ایده تنفس را نخستینبار مرحوم دکتر جزیرهای که در واقع یکی از متخصصان بهنام جنگل و تنها چهره ماندگار در حوزه منابع طبیعی کشور است، مطرح کرد و البته آنچه را که وی درباره تنفس جنگل مطرح کرد به این شکل مطرح شده فعلی نبود. البته پشت این ایده سازمان حفاظت محیطزیست قرار دارد که با توجه به وظیفه سازمانی خود با بیانات مکرر که تخریب جنگل در حال رخ دادن است به این مسأله دامن زد. توقف بهرهبرداری از جنگل از سال ۸۲ مطرح شد که در همان سال سازمان جنگلها طرح صیانت از جنگل را مصوب کرد و دولت برای آن بودجه تعریف کرد. در آنجا به نوعی بحث حفاظت از جنگلها تأمین اعتبار شد و طرح خروج دامها از جنگلها مطرح و تا حد زیادی هم اجرا و دامها نیز در برخی مناطق ازجمله استان گلستان خروج پیدا کردند. در راستای فشارهای سیاسی، محیط زیستی و بهدنبال اجراییسازی ایده تنفس، در سال ۹۲ مصوبه دولت تحت عنوان «برنامه بهینهسازی، پایش و حفظ جنگلهای کشور» در ۱۰ ماده مطرح شد. در این برنامه قید شد که بهرهبرداری از جنگلها باید براساس ظرفیتهای قابل تأمل اکولوژیکی و اقتصادی در چارچوب مدیریت پایدار جنگلها صورت گیرد. بر اساس این مصوبه، وزارت جهاد کشاورزی باید جنگلها را پایش میکرد و نیز بهرهبرداری را مجاز میدانست و دستگاههای دیگر ازجمله وزارت نفت را مکلف کرد تا برای کاهش فشار روستانشینان حاشیه جنگل، سوخت جایگزین گاز و نفت را فراهم کند. این مصوبه بهرهبرداری را تا حدودی محدود کرد و تنها چوبهای خشکیده، آفتزده، شکسته شده و در عملیات پرورشی باید جمعآوری و برداشت میشد و نباید از درختان سالم بهرهبرداری صورت میگرفت که برهمین اساس ایرادات زیادی از سوی مجامع علمی و اجرایی مطرح و همایشهای زیادی در اینخصوص برای اصلاح این مصوبه صورت گرفت. با وجود این فشارها و بررسیهای علمی درباره ایرادات وارده بر مصوبه سال ۹۲ دولت و با فشارهای افراطی افراد غیرمتخصص در امور مدیریت جنگل، در نهایت در سال ۹۵ وزیر جهاد کشاورزی دستور توقف بهرهبرداری را برخلاف برنامه مصوب ۹۲ دولت که اجازه برداشت درختان شکسته و بادافتاده را میداد، نیز بهطور کل متوقف شد.
بازخوردهای مجامع علمی و افراد در ارتباط با این حوزه چگونه بود؟
بسیاری از افراد و مجامع دانشگاهی در این خصوص موضعگیری شدیدی کردند، چون در جنگلهای شمال مواردی چون اشتغال و تولید مطرح بود و کارگران زیادی در این بخش در حال فعالیت بودند که تحتتأثیر توقف طرحهای جنگلداری متحمل بیکاری و فشار اقتصادی زیادی شدند و کارخانههای مرتبط نیز به تعطیلی و ورشکستگی کشانده شدند.
طرح تنفس جنگلهای شمال چه مشکلاتی را ایجاد کرد؟
اصولاً هر طرحی در منابع طبیعی باید سه مولفه توسعه پایدار یعنی ملاحظات اکولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی را رعایت کند؛ اما این ایده یا طرح تنفس چنین نبود. از آنجایی که توسعه پایدار بر این سه اصل استوار است، زمانی طرحی پایدار محسوب میشود که این سه بخش درست انجام شود. در حالی که این طرح چنین مولفههایی را رعایت نمیکرد و موجب ایجاد فشارهای مختلف از تمامی بخشها شد. این تصمیم ناپختهای بود که اعتراضات جامعه علمی و دانشگاهی را درپی داشت.
نظر قانونی ایده تنفس جنگلهای شمال چه بود؟
ایده تنفس جنگلهای شمال در برنامه ششم توسعه در سال ۹۵ تهیه و در سال ۹۶ وارد مجلس شد تا برای یک دوره چهار ساله از سال ۱۳۹۶ تا سال ۱۴۰۰ اجرا شود در ماده ۴۸ توقف و بهرهبرداری از جنگلها مطرح شد و نیز در این برنامه ماده ۳۸ آن با چند بند و تبصره که قانون برنامه ششم در مجلس تصویب شد و دولت را مکلف به اجرا کرد. در یکی از بندهای ماده ۳۸ عنوان شده که همه طرحهای جنگلداری باید تا پایان سال سوم اجرای طرح برنامه ششم بهتدریج متوقف بماند. با وجود این برنامه و مصوبه مجلس، وزیر جهاد کشاورزی بدون برنامه عنوان کرد که باید همه طرحهای جنگلداری از همان سال اول، یعنی سال ۹۶ متوقف شود که مهمترین عاملش نیز فشار برخی افراد خاص و فشارهای سیاسی مطرح بود. طی برنامه ششم زراعت چوب یا واردات چوب باید اجرا میشد، چون کارخانهها به چوب نیاز داشتند و از طرفی نیز کارگران و کارخانهها باید اشتغال و اقتصاد را فراهم میکردند. در این راستا دانشگاهیان عنوان کردند این صحبتها بر روی کاغذ تنها مطرح است؛ اما در عمل اجرا نمیشود و شواهد و قراین موجود نشان میدهد تاکنون نیز اقدام اجرایی درباره زراعت چوب همچنین واردات چوب انجام نشد و بسیاری از کارخانهها تعطیل و ورشکسته شدند.
اشکالات ایده تنفس جنگلهای شمال چه زمینههای نادرستی را ایجاد کرد؟
با توجه به توقف طرحهای جنگلداری و براساس محاسبات ارزیابیهای فیزیکی و مالی، بسیاری از مجریان از سازمان جنگلها طلبکار هستند و علاوهبر آن قاچاق چوب و رها شدن جنگل، افزایش قیمت چوب، بیکار شدن افرادی که در جنگل فعالیت داشتند و حال خودشان قاچاقچی میشوند و نیز عدم تأمین منابع مالی برای حفاظت را موجب شد. اگر طرحهای جنگلداری گذشته مشکلی داشت میتوانستیم به آرامی آن را اصلاح کنیم، نه اینکه بهطور دستوری متوقف شود. ایده طرح گذار تنفس هماکنون به نوعی دچار شکست تدریجی شده است. این طرح نوعی گذر از طرح گذشته برای بهبود آن بود، بهطوری که بتوان آن را بهبود بخشید. یکی از مواردی که ایدهپردازان طرح تنفس و توقف بهرهبرداری چوبی مطرح کردند این بود که درآمدهای طرحهای جدید میتواند از سایر منابع جنگلی نظیر محصولات غیرچوبی تأمین شود. این در حالی است که محصولات غیرچوبی جنگلی در جنگل شمال در حال حاضر به اندازهای نیست که بهعنوان یک منبع درآمد برای تأمین کل هزینههای اجرای طرح جنگلداری مطرح باشد و جایگزین درآمد حاصل از بهرهبرداری چوب نمیشود. از سویی دیگر وضعیت حاکمیتی سازمان جنگلها روزبهروز در حال تحلیل رفتن است. سازمان جنگلها در دورهای ۱۸ هزار نیرو داشت و حالا به حدود ششهزار نفر رسید؛ درحالیکه نیروی جایگزین تهیه نشده و بودجههایش نیز هر روز کاهش مییابد، یعنی قدرت سازمان جنگلها از میان رفت. قدرت سازمان به دو مورد منابع انسانی و مالی بستگی زیادی دارد و هنگامی که این دو مورد را ندارد سازمانهای دیگر به این سازمان فشار وارد میکنند و تحتتأثیر جوامع مختلف قرار میگیرد.
منابع مالی و نیروی طرح گذار از جنگل چه میزان اعلام شد؟
وزیر جهاد عنوان کرد: جنگل باید حفاظت شود و این حفاظت به نیرو و امکانات نیاز داشت که طی برآوردهای انجام شده برای کل جنگلهای شمال برآورد اولیه ۳۵۰ میلیارد تومان برای یکسال نیاز به اعتبار بود که پس از آن در مجلس این میزان بودجه با ۸۰ میلیارد تومان در بودجه سال ۹۶ تصویب شد، چون قرقبان، نگهبان نیاز به بنزین و ماشین داشت؛ اما سازمان برنامه و بودجه این ۸۰ میلیارد را به ۶۴ میلیارد تومان رساند که میزان اختصاص آنها در سال ۹۶ به حدود ۳۰ میلیارد بود. همین وضعیت نیز امسال مطرح بود؛ اما با توجه به تحریمهای ظالمانه آمریکا تأمین منابع مالی دستگاهها دشوار است، عملاً اعتبار قابلتوجهی به حفاظت جنگلها اختصاص داده نشده است و حفاظت فیزیکی و فنی جنگلها در هالهای از ابهام قرار دارد و مشکلات زیادی برای نیروهای موجود در طرحهای جنگلداری برای تأمین حقوق بهوجود آورده است. باید گفت که در حال حاضر عملاً طرحهای جنگلداری متوقف شده و حفاظت قوی و منظمی از جنگلها نمیشود و قاچاق در آنها فراوان و آتشسوزی زیاد است، چون نیرو و هزینه نگهداری از آن را ندارند.
آیا واگذاری حفاظت از جنگل به شرکتهای خدماتی درست بود؟
شرکتهای خدماتی تنها تأمین نیروی انسانی میکنند و در زمینه حفاظت از جنگل تخصصی ندارند و پس از تأمین نیرو از سازمان جنگلها هزینههایشان را دریافت میکنند. آن چیزی که از شنیدهها مشخص است تاکنون سازمان جنگلها به این شرکتها مبالغ قرارداردی را پرداخت نکرد و این امر باعث شده است تا این شرکتهای خدماتی در اجرای بسیاری از طرحها برای چند ماه حتی به قرقبانان هم حقوق ندهند. امسال در مصوبه مجلس بودجه سال ۹۷، حدود ۵۷ میلیارد تومان برای سازمان جنگلها در نظر گرفته شد؛ اما با توجه به تورم باید بودجه امسال را نسبت به سال گذشته افزایش میدادند. امیدواریم برای طرح تنفس جنگل بودجه و برنامهای مناسب ارائه شود و حفاظت فیزیکی و فنی آن نیز انجام شود.
آیا تاکنون برای ایده تنفس جنگل طرحی نیز ارائه شد؟
هنوز طرحی برای مدیریت ایده تنفس جنگل تهیه نشده است. باید طرحهای جدید تهیه شود، هر چند کلیات اولیه آن تصویب شد که در قالب طرح مدیریت نوین جنگلهای شمال مطرح شده است. پس از آن باید شرح خدمات طرح در دو قالب تفضیلی و نیمهتفضیلی تهیه شود و اساس آن نیز بر مبنای توان اکولوژیک جنگلهاست. در واقع این طرح هدفش بهرهبرداری نیست؛ بلکه این است که اگر جایی توانی دارد از آن توان اکولوژیک استفاده شود تا بهجای برداشت از چوب که به جنگل لطمه میزند، از ظرفیتهای دیگر جنگل استفاده شود که در این راستا اصل اقتصادی مطرح است. در اصول کلی طرحهای جایگزین که بهنام طرح مدیریت پایدار جنگل مطرح است مقرر شد تا عملیات پرورشی نیز انجام و بهداشت جنگل رعایت و درختان باد افتاده، شکسته و آفتزده نیز خارج شوند یا عملیات تنکسازی و روشن کردن تودههای جوان صورت گیرد. هماکنون اصول کلی طرحهای جدید تدوین و بر همین اساس شرح خدمات طرحهای جدید در دو بخش نیمه تفضیلی با رویکرد توان اکولوژیک و تفضیلی در حال تهیه است که پس از اینکه شرح خدمات اولیه تفضیلی و نیمهتفضیلی در شورای عالی سازمان مصوب شد، سازمان پس از آن بهدنبال دستورالعمل اجرایی طرح خواهد رفت که با این روند اجرایی تهیه و تصویب این احتمال وجود دارد که حداقل یکسال دیگر زمان برای قطعی شدن و تصویب و ابلاغ شرح خدمات و دستورالعملها نیاز باشد.
چرا با وجود اینکه ایران دارای جنگلهای کمیاب و با تنوع فراوان است؛ اما جهاد کشاورزی باید این بخش را زیر پوشش خود نگه داشته باشد؟
متأسفانه در تاریخ ایران به منابع طبیعی بسیار ظلم میشود. ایران تنها در یکدوره در سال ۱۳۴۶ تا ۱۳۵۰ یک وزارتخانه مستقل باعنوان وزارت منابع طبیعی داشت که آن زمان دوره طلایی منابع طبیعی بود. پس از انقلاب نیز سازمان جنگلها زیرسلطه وزارت جهاد کشاورزی رفت. یکی از مهمترین عوامل تخریب در جنگل نیز ادغام آن با جهاد کشاورزی است؛ درحالیکه باید مستقل از جهاد کشاورزی باشد چون نگاه کشاورزی به زمین و غذا است. در بسیاری از موارد طرحهایی که وزیر جهاد کشاورزی پیشنهاد میدهد در آن عنوان شده که زمینهای شیبدار منابع طبیعی و مرتع را واگذار میکند تا باغ احداث شود و این یعنی تخریب جنگل و مرتع. این نشان از نگاه ابتدایی و عدم شناخت کافی به منابع طبیعی برای توسعه پایدار کشور است. مسئولان هنوز درک زیادی از منابع طبیعی ندارند. البته در بحث تقویت ساختار منابع طبیعی پیشنهاداتی مطرح شد؛ بهعنوان مثال بخشهایی از سازمان حفاظت محیطزیست، سازمان جنگلها و وزارت نیز در بخش آب آن با یکدیگر ادغام شود اما پس از بحث در مجلس، متأسفانه رأی لازم را برای تشکیل وزارتخانه جدیدی بهنام وزارتخانه منابع طبیعی و محیطزیست کسب نکرد. در بسیاری از کشورها وزارت منابع طبیعی و انرژی یا محیطزیست وجود دارد؛ اما فعلاً در ایران ساختار سیاسی کشور آن را نپذیرفت. همه دنیا به منابع طبیعی خود اهمیت میدهند و عنوان میکنند که منابع طبیعی بستر توسعه است و از نظر تشکیلاتی به آن بها میدهند، یعنی نیروی کافی و منابع مالی تزریق میکنند تا چندان قوی شود که قدرت حاکمیتی خود را بازیابی کند. دولت باید توان زیادی به سازمان جنگلها بدهد تا این سازمان بتواند حمایت و حفاظت خود را بر عرصههای منابع طبیعی افزایش دهد. برای جنگلهایمان برنامه و طرحی نداریم، چون طرحها و برنامههای ما یا کوتاهمدت یا بدون مطالعه یا در حال مطالعه بهدرستی اجرا نمیشود. طرحهایی در زمینه جنگل اجرا میشود که به بدنه جنگل لطمه میزند و ازجمله این طرحها طوبی است. باید طرح مدیریت پایدار جنگل تهیه و اجرا شود و کل جنگلهای شمال زیر پوشش این طرح بروند. در طرحهای گذشته نصف جنگلهای شمال در زیر طرح مدیریت بودند در حالی که بقیه موارد رها شده بود. باید برای کل دو میلیون هکتار جنگلهای شمال طرح نوین مدیریت پایدار تهیه شود. سایر دستگاهها باید تعامل بیشتر و بهتری با منابع طبیعی داشته باشند. دستگاههای دیگر به منابع طبیعی بهعنوان بنگاه زمین نگاه میکنند. در بسیاری موارد در قوانین رفع موانع تولید قید شده که هر مکانی یا زمینی را که استانداری یا وزارت صنایع نیاز دارد باید منابع طبیعی آن زمین را در اختیارش قرار دهد، این یعنی که به آسانی میتوانند به منابع طبیعی دستاندازی کنند که بیشتر به اراضی مرتعی رجوع میکنند. ساختوسازهایی که در جنگل انجام میشود بدون توجه کردن به آثار آن است که باید به اثرات زیستمحیطی آن توجه شود. از دیگر تهدیدات دیگر جنگلهای شمال میتوان به آتشسوزی گسترده و با فراوانی زیاد در سالهای اخیر همچنین بروز آفات و بیماریهای جدید اشاره کرد. هماکنون بیماریهای بلایت شمشاد، آفت پروانه برگخوار، جوانهخوار شمشاد و نیز بیماری زغالی بلوط خسارت زیادی به جنگلها وارد کرده است. بسیاری از این آفات و بیماریها را سازمان جنگلها میتواند با روشهایی که سایر کشورها اجرا میکنند، برنامهریزی کند که البته نیاز به منابع مالی دارد تا بر روی گونههای مقاوم و بانک ژن و احیای مجدد عرصههای تخریب شده کار شود. با توجه به تغییر اقلیم این خود طغیان آفات و بیماری و آتشسوزی و از میان رفتن گونههای رطوبت پسند و جایگزین شدن گونههای خشکی پسند را سبب میشود که برای برطرف کردن این مشکلات نیاز به برنامه و بودجه است. برای آتشسوزی باید امکانات، اطلاعات و تشکیلات قوی در اختیار قرار گیرد.
منبع: سبزینه