واکنش برخی محافل در برابر تاثیرگذاری تحریمها ممکن است دو گونه باشد؛ یکی به غیرمنطقی بودن تحریمها اشاره دارد، و دیگری تاکید بر بیاثربودن آنها دارد. البته اینگونه واکنشها نیاز به بازنگری دارند. اگر تحریم بیاثر باشد که بودن و نبودنش چه فرقی میکند؟ صفر هزارتایش هم جمع صفر است.
به یاد بیاوریم که تحریمهای بینالمللی از سوی شورای امنیت وضع میشود. قاضی و داور قانونی بودن یا نبودن آن نیز بستگی به منافع و داوری کشورهای هدف ندارد. یعنی وقتی چنان سازمانی تصمیم گرفت، آن تصمیم عملی میشود، حتی اگر در واقع تصمیمی منصفانه هم نباشد. وقتی کسانی تن به مذاکره و چانهزنی میدهند، یعنی این تصمیمات آثاری فراتر از کاغذپاره داشته است. یعنی وقتی کشوری وارد عرصه و بازی سیاست جهانی میشود باید قوانین بازی را هم بپذیرد. مردم بهتر از هر کسی در این باره داوری کردهاند که به کسی که گفت کلید حل بحران را در اختیار دارد رأی دادند. یعنی بحران را و تمایل به رفع آن را شناختند و حرف آخر را زدند.
از جمله آثار ثانوی تحریم زیان به محیط زیست است؛ به دلایل مختلف: یکی کاهش بودجههای لازم برای اجرای برنامههای حفاظت از محیط زیست در داخل کشور و دیگری تنش در روابط بینالمللی و تضعیف تعامل در همکاری با کشورهای همسایه یا نزدیک در رفع مشکلاتی که نیاز به تصمیم و واکنش بینالمللی و دستهجمعی دارد.
سوم مشکلات بانکی برای حواله وجوه نسبت به خرید یا فروش وسایل و بودجههای بینالمللی برای اقدام جمعی است: مساله دیگر تنشهای سیاسی موثر در وضع تحریمها یا حاصل از تحریمهاست که منطقه را به آشوبی کشانده که نهتنها امید بهبود شرایط زیستمحیطی نمیرود بلکه تخریبهای گسترده به وجود آورده است و در نهایت اینکه حفظ محیط زیست مستلزم برنامهریزی اصولی و عالمانه داخلی و همکاری بینالمللی است که نیاز به اقتصاد سالم، درآمد بیشتر و تبادلات مالی و برنامهریزی و اجرای برنامه دارد. زیانهای حاصل از تحریمها و نیازهایی که اولویتهای فوریتر دارند، جا را برای برنامههای زیستمحیطی تنگ کرده است. گویی محیط زیست امری تجملی است اما نکته دیگری که میتواند همکاری بینالمللی را جلب کند این است که آسیبهای زیستمحیطی از مرزها فراتر میروند! آسیب به محیط زیست امری بشری است.
هوا و آب در یک سرزمین محبوس نمیماند و از مرزهای سیاسی تبعیت نمیکند. طوفانها، گرمایش زمین، خشکی و قحطی به جهان آسیب میرساند. پس دنیا نمیتواند کشوری را تحریم کند و در آسیبهای زیستمحیطی کلان حاصل از آن سایر کشورها نیز زیان نبینند. حفاظت محیط زیست امری بسیار عقلانی و منطقی است و نیاز به مشارکت جهانی دارد و این دریچه مثبتی است که میتواند در شرایط عقلانی و مذاکرات منصفانه و قبول مسئولیتهای همه کشورها از جمله ایران به گشایش تعامل و به نتیجه رسیدن سریعتر مذاکرات جاری کمک کند.
فریدون مجلسی/تحلیلگر مسائل بینالملل