به گزارش پایگاه خبری کشاورزی و منابع طبیعی (IANN) ؛به کارگیری رویکرد و توجه به ابعاد روانشناختی رفتارهای پرمصرفی یا بد مصرفی مشترکان برای نخستین بار تجربه میشود و مورد توجه مدیران آب شهری شیراز قرار گرفته است.
در ادامه کارگاه های پیشین، چهارمین و پنجمین (آخرین) در تاریخ های ۴ آبان و ۹ آذر سال ۱۴۰۲ برگزار شد.
کارشناسان این نشست، وحیده قائمی فر، روانشناس و طرحواره درمانگر و زوج درمانگر و الهام رعیت پور، روانشناس و درمانگر کودک و نوجوان و حسین قائمی فر کارشناس ارشد جامعه شناسی-پژوهشگری اجتماعی بوده اند.
در این کارگاه پرسشنامه پژوهشی بر اساس طرح واره یانگ توزیع شد و حاضرین اقدام به تکمیل آن می نمودند. یافته های این پرسشنامه به کشف دلایل و انگیزش های مشترکان در اصلاح و بهبود مدیریت مصرف آب خانگی کمک خواهد کرد.
مدل طرحواره درمانی یانگ، قالبی است که بر اساس واقعیت و تجربه در ذهن شکل می گیرد و افراد تجارب جدید خود را بر اساس آن تبیین می کنند.
بر اساس تعریف یانگ، طرحواره ناسازگار اولیه عبارت از الگوهای هیجانی و شناختی خودآسی برسان است که در ابتدای رشد و تحول در ذهن شکل گرفته اند و در سیر زندگی تکرار می شوند.
مطابق نظر یانگ (۱۹۹۹) بعضی افراد به خاطر تجارب کودکی منفی، طرح وارههای ناسازگار اولیه را ایجاد میکنند که به شیوه تفکر، احساس و رفتار آنها در روابط صمیمانه بعدی و سایر جنبههای زندگیشان تأثیر می گذارد.
در این کارگاه ها، طرحواره استحقاق (ET) و طرحواره خویشتنداری و خودانضباطی ناکافی (IS) مورد استفاده قرار گرفتند. پرسش های هر طرحواره حاوی جملههایی است که یک شخص ممکن است برای توصیف خودش از آنها استفاده کند.
در این حالت مخاطبین هر جمله را با دقت می خوانند تا ببینید تا چه حد توصیف درستی از آنان ارایه میدهد. مخاطب می باید بر پایه چیزی که احساس میکند جواب دهد، نه بر پایه آنچه فکر میکند درست است.
سپس در مقابل هر جمله از ۱ تا ۶ نمره داده می شود. عدد ۱، این جمله در شما صدق نمیکند و عدد ۶ به معنای آن است که کاملا این موقعیت در شما وجود دارد. پرسش های طرحواره استحقاق عبارتند از:
- وقتی از کسی چیزی میخواهم، خیلی برایم سخت است نه بشنوم.
- اگر نتوانم چیزی را که میخواهم بدست آورم دچار خشم و تندخوبی میشوم.
- آدم خاصی هستم و نمیتوانم محدودیتهایی را که بر سر راه مردم دیگر وجود دارد، بپذیرم.
- از اینکه مرا محدود کنند یا نگذارند کاری را که میخواهم بکنم، متنفرم.
- احساس میکنم نباید از قانونها و قراردادهای بهنجاری که مردم تابع آنها هستند، اطاعت کنم.
- احساس میکنم کاری که من باید بکنم، ارزشمندتر از کارهای دیگران است.
- معمولا نیازهایم را بر نیازهای دیگران مقدم میدارم.
- اغلب متوجه میشوم که به قدری درگیر کارهای خود هستم که دیگر نمیتوانم وقتی را با دوستان یا خانوادهام اختصاص دهم.
- اغلب افراد به من میگویند که بیش از حد، روش انجام کارها را کنترل میکنم.
- وقتی که دیگران چیزی را که من از آنها خواستهام انجام ندهند، خیلی عصبانی میشوم.
- نمیتوانم تحمل کنم که دیگران به من بگویند چه کاری انجام دهم.
پرسش های طرحواره خویشتنداری و خودانضباطی ناکافی عبارتند از:
- به سختی میتوانم جلو نوشیدنی های مضر، سیگار کشیدن، پرخوری یا سایر مشکلات رفتاریام را بگیرم.
- نمیتوانم برای انجام تمام و کمال وظایف معمول یا ملالآورم انضباط خاصی داشته باشم.
- اغلب بر اساس احساساتم عمل میکنم و احساساتی را بروز میدهم که باعث دردسر من و آزار دیگران میشود.
- اگر به یکی از اهدافم نرسم زود مایوس میشوم و دست از کار میکشم.
- وقتی که از خوشحالیهای آنی خودم بخاطر دستیابی به یک هدف دراز مدت میگذرم، خیلی به من سخت میگذرد.
- زیاد پیش میآید که وقتی که احساس خشم من شروع میشود، نمیتوانم آن را کنترل کنم.
- تمایل دارم در هر کاری زیادهروی کنم حتی وقتی فکر میکنم نتایجش برای من بد است.
- زود کسل میشوم.
- وقتی در انجام کارهایم با مشکل مواجه میشوم، نمیتوانم آن کار را ادامه دهم و کامل کنم.
- زیاد نمیتوانم روی کاری تمرکز کنم.
- نمیتوانم به خودم فشار بیاورم که کارهایی را که برایم خوشایند نیستند، انجام دهم حتی وقتی که میدانم نتایج خوبی برایم دارد.
- با کوچکترین مانعی آرامش خود را از دست میدهم.
- به ندرت توانستهام به تصمیم خودم پایبند باشم.
- تقریبا هرگز نمیتوانم مانع از بروز احساساتم شوم و هیچ برایم مهم نیست که این کار چقدر برایم هزینه داشته باشد.
- اغلب کارها را فکر نکرده انجام میدهم و بعد پشیمان میشوم.
در ادامه کارگاه، پنج نیاز اولیه در انسان از جمله دلبستگی ایمن به دیگران (محبت و پذیرش، امنیت و ثبات)، خودگردانی، کفایت و هویت، آزادی در بیان نیازها و هیجان های سالم، محدودیت های واقع بنانه و خویشتنداری و خودانگیختگی و تفریح برشمرده شدند.
بر این اساس، ریشه های ایجاد طرحواره شامل برآورده نشدن پنج نیاز اولیه، آسیب دیدن و قربانی شدن، همانندسازی با والدین (الگوی مصرف اولیه) و خلق و خوی یا ژنتیک برشمرده شد. در ادامه با بارش فکری، تمرین ذهنی و فکری برای بهبود رفتار مصرف کنندگان ارائه شد. برای نمونه با طرح دو نمونه رفتاری همانند مشاهده بزرگسالانی که آب را در کوچه یا شستشوی خودرو هدر میدهند و کودکی که به شکل بیرویه آب را هدر میدهد، تمرین فکری انجام گرفت.
یافته های کارگاه ها نشان میدهد که بخشی از رفتار مشترکان در مصرف بیرویه آب ناشی از آموزه های نادرست دوران کودکی و برخی ناشی از نبود خویشتنداری و خودانضباطی ناکافی است. از دیدگاه روانشناسی، جوانبودن تاثیر به سزایی در مدیریت مصرف آب دارد. افراد میان سال بیشتر روحیه قناعتورزی دارند.
نسل جوان بیشتر نیازمند آموزش است. از یافته های این کارگاه می توان وجود نوعی بی تفاوتی و کم توجهی در میان بخش عمده مشترکان را نسبت به کاهش مصرف آب برشمرد. به طوری که این بی تفاوتی از فراخوان مشترکان نیز خودنمایی میکرد.
به طوری که برای تشکیل یک کارگاه با شمار ۷۵ نفر دست کم با ۱۰۰۰ مشترک خانگی تماس تلفنی گرفته شده و فراوخوان داده شده است.
به عبارتی در حالی که هدف از تشکیل کارگاه برای ۱۰۰۰ مشترک در هر کدام از مناطق ۵ گانه محدوده عمل شرکت آب و فاضلاب شیراز فراخوان داده میشد،
با دشواری استقبال لازم صوتی میگرفت. این رخداد نشان می دهد که اجرای آموزش عمومی در حوزه مصرف بهینه آب خانگی دشواری های زیادی پیش رو دارد.
برگزاری کارگاه آموزشی یکی از چندین راه مختلف فرهنگسازی مدیریت مصرف آب میباشد. استفاده از ابزار و تکنیک روانشناسی به شرط داشتن یک جامعه هدف همگن موثر است.
به طوری که در بزرگسالان به گونه ای و در میانسالان به گونه ای دیگر و با محتوایی دیگر می توان از ابزار روانشناسی کمک گرفت.
همچنین ابزار روانشناسی به شرط برگزاری پیاپی و پیوسته اثربخشی لازم را خواهد داشت.
داریوش مختاری، مشاور خبرگزاری کشاورزی و منابع طبیعی فارس