• امروز : شنبه - ۲۹ اردیبهشت - ۱۴۰۳
  • برابر با : 11 - ذو القعدة - 1445
  • برابر با : Saturday - 18 May - 2024
0

آشوراده شاید این سرنوشت را پیدا کند

  • کد خبر : 5186
  • ۲۷ دی ۱۳۹۳ - ۲۰:۳۴

ساخت و احداث یک منطقه گردشگری – اقتصادی اگر چه در نگاه اول و روی کاغذ پرسود و مفید است اما در نهایت آنچه که اجرا می شود و اتفاق می افتد بازگو کننده واقعی نتیجه آن است. در بحث تبدیل آشوراده به قطب گردشگری در شمال کشور می توان به موارد مشابهی که در […]

ساخت و احداث یک منطقه گردشگری – اقتصادی اگر چه در نگاه اول و روی کاغذ پرسود و مفید است اما در نهایت آنچه که اجرا می شود و اتفاق می افتد بازگو کننده واقعی نتیجه آن است.

در بحث تبدیل آشوراده به قطب گردشگری در شمال کشور می توان به موارد مشابهی که در خط ساحلی شمال کشور انجام شده اشاره نمود. یکی از این موارد منطقه آزاد تجاری کاسپین (ستاره شمال) در ساحل خزر در محدوده شهرستان بندرانزلی و حومه آن است. این منطقه با وسعت تقریبی۳۲۰۰هکتار خشکی و تا عمق دو کیلومتری از آبهای ساحلی در سه بخش تجاری، صنعتی و محدوده بندری احداث گردید که در اریبهشت سال۹۳ وسعت آن به ۹۴۰۰ هکتار افزایش یافت.

این طرح اگر چه در یک منطقه آزاد و خارج از مناطق چهارگانه سازمان محیط زیست اجرا شده است و هرگز حساسیت هایی مانند جزیره آشوراده را ندارد اما آنچه که در عمل اتفاق افتاده را می توان با پیش بینی هایی که برای پروژه گردشگری در آشوراده بیان شد مقایسه نمود که آیا عملا می توان انتظار داشت که نوشته های روی کاغذ به واقعیت بپیوندد و مدیریت صحیحی اعمال شود؟ و چه چیزهایی در ازای توسعه از دست خواهیم داد؟

شغل اصلی مردم در این خطه کشاورزی و صید ماهی است وجود چندین طرح سالمسازی دریا از گذشته در رونق گردشگری این منطقه و به عنوان معیشتی دیگر برای بومیان موثر بوده اما با احداث و شروع کار منطقه آزاد اولین اتفاق آن بود که مردم بخش زیادی از زمینهای کشاورزی خود را از دست داده اند و یا به مرور زمان در طی ساخت و تکمیل طرح از دست خواهند داد آن هم بدون ایجاد معیشت جایگزین.

برخی از افراد هم با آغاز طرح زمین ها را به قیمت پایینی از بومیان خریداری کرده و به مرور اقدام به ساخت ویلا و یا هتل نمودند زمین هایی که متری ۱۰-۱۵ هزار تومان فروخته می شد حالا با رقهمایی چند ده برابر هم به فروش نمی رسند. به این ترتیب کشاورزی در آن منطقه در حال از بین رفتن است. پره های صیادی هم بواسطه احداث بندر و خود مجتمع جمع گشت و دیگر شغل زمستانه بومیان هم به فراموشی سپرده شد.

در مجتمع چندین بازارچه وجود دارد که نه تنها مرکز فروش اجناس چینی هست بلکه حتی چندین غرفه مستقیماً در اختیار چینی ها قرار دارد. با توجه به قیمت بالای اجاره یا خرید آنها هیچ بومی که تا دیروز برنج می کاشت و ماهی صید می کرد توان ایجاد اشتغال برای خود را در آن بازار ندارد. قیمت اجناس هم به مراتب بالاتر از مرکز استان و یا استان های دیگر است به این ترتیب مسافران کمتر اقدام به خرید از این بازار می کنند و بازار آنچنان رونقی ندارد.

در واقع تا اینجای کار نفع چندانی برای بومیان نداشته است، آنهایی که توانستند زمین های خود را با قیمت بالاتری بفروشند خانه و زندگی خود را گذاشته اند و به شهرهای اطراف رفته اند و اگر پولی برایشان باقی مانده که شغلی راه انداخته اند در غیر اینصورت مشاغلی چون دستفروشی و رانندگی جوابگویشان است. برخی هم در حیاط خانه خود سوئیت هایی ساخته اند برای اجاره به مسافران دریادوست که متاسفانه بیشتر تبدیل به ویلاهای ساعتی شده اند. هنوز بندر ساخته نشده که اثرات آلودگی آبی را بتوان بررسی کرد اما با احداث آن نیز چنین اتفاقی دور از ذهن نیست هرچند که زباله همچنان در خط ساحلی عرضه اندام می کند.

در بخش صنعتی این طرح نیز که با احداث شهرک صنعتی همراه بود سرمایه گذاران با استفاده از تسهیلات و وام های کلان چند کارخانه ساختند که فقط سازه های آن باقیست و جز معدودی باقی در خط تولید قرار ندارند که عمدتا کارگران و کارمندان آنها نیز بیشتر از غیر بومیان هستند و دردی از معضل بیکاری روستاییان آن منطقه دوا نکرده است.

این نمونه ای از اقدام توسعه ای در جهت رفع مشکلات مردم و کشور با رویکرد استفاده از منابع طبیعی آن هم در یک منطقه آزاد بود، با حداقل تبعاتی که بعنوان یک بومی که سالها در آن منطقه زیسته ام و به چشم دیدم حال فرض کنید در نقطه ای به مراتب حساس تر و با ارزشتر مانند آشوراده چه اتفاقاتی ممکن است بیفتد آیا واقعاً چنین توسعه ای به نفع بومیان خواهد بود؟

گردشگری با آن حجم انبوهی که سرمایه گذاران مد نظرشان است جز تخریب محیط طبیعی و فرهنگ مردم چه چیزی به دنبال خواهد داشت؟ آیا تنها با ذکر “با رعایت ملاحظات زیست محیطی و نظارت سازمان حفاظت محیط زیست”در تفاهم نامه همه چیز حفظ خواهد شد؟ آیا سازمانی که گرفتار مسایل زیست محیطی متعدد است توان مقابله با زمین خواران و سودجویان را دارد؟

سازمانی که چندین و چند تالابش در فهرست مونترو قرار دارد و دیر یا زود اگر کاری نکند از فهرست کنوانسیون رامسر حذف خواهند شد. سازمانی که خود لیست تلفات جاده ای حیات وحشش را منتشر می کند اما یک “جاده مرگ” هنوز در اولین پارک ملی اش وجود دارد. ارومیه اش به خاطر همین طرح های توسعه ای از دست رفت. هامون بختگان و تالاب انزلی اش نیز گرفتار است چه نیرو و توانی برای جنگیدن با لابی های پرقدرت اقتصادی دارد؟

چه خوب است مردم شرق مازندران و غرب گلستان هموطنان خود را در نقاط دیگر این کشور که اسیر توسعه لگام گسیخته و ناپایدار شده اند ببینند و درس بگیرند و این بار خود بخواهند از دولت و مسئولان که همه چیز را فدای توسعه و اقتصاد نکنند. بگذارند به همان شیوه قدیمی زندگی کنند اما با دادن تسهیلات و آموزشهای لازم آنها را توانمند سازند. همه چیز به خواست مردم بستگی دارد. مردم را باید آگاه ساخت تا آنها بخواهند و حفاظت واقعی صورت گیرد.

منبع: زیست بوم / مهرناز طاعتی کارشناس محیط زیست

لینک کوتاه : http://iann.ir/?p=5186

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت پایگاه خبری کشاورزی و منابع طبیعی در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • در صورت مشاهده پیام های غیر اخلاقی توسط پلیس فتا پیگیری میشه
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با موضوع باشد منتشر نخواهد شد.