خبرگزاری کشاورزی و منابع طبیعی(IANN)/ گروه فرانسوی Cresam در کشورهای آفریقای جنوبی، موزامبیک، الجزایر و چین پروژههایی را درباره تلقیح مصنوعی و کمک به تولیدمثل گربهسانان بزرگ در طبیعت انجام داده است. این گروه سهشنبه، ۵ بهمنماه با حضور در نشستی در دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران ضمن ارائه فعالیتهایش در اینباره، اقدامات خود درباره تکثیر و ایجاد بانک اسپرمی یوزها را تشریح کرد. اما آیا این روش میتواند با شرایط ویژه یوز در ایران سازگار باشد؟ هومن جوکار، مدیر پروژه بینالمللی یوز آسیایی، بیان کرد: از مجموعه فعالیتهایی که این گروه فرانسوی میتواند برای حفاظت از یوز در ایران انجام دهد، جمعآوری اسپرم یوزها در مناطقی است که در آنها یوز نر موجود بوده؛ اما فعلا در آنها یوز مادهای مشاهده نشده است که نمونه آن را در یزد شاهدیم.
وی افزود: چنانچه در سالهای آتی ما این روند را در مناطق جنوبی زیستگاههای یوز داشته باشیم ممکن است افزایش جمعیتی رخ نداده و یوزهای نر موجود نیز با گذراندن دوره عمر خود از بین بروند. به این ترتیب ذخیره ژنتیکی آنها نیز محو شود. این روش استخراج و نگهداری اسپرمها، تنوع ژنتیکی بخشهای مختلف ایران را حفظ میکند.
مدیر پروژه بینالمللی یوز آسیایی ادامه داد: ما در این روش باید زندهگیری یوزها را انجام داده و با روش سادهای که توسط این گروه نیز در سایر مناطق جهان امتحان شده است سیگنال ضعیفی به بخشی از بدن یوز وارد کرده و اسپرم را خارج کنیم. نگهداری این اسپرم در دمای نیتروژن مایع برای سالها این امکان را فراهم میکند که در صورت عدم پیدا کردن یوز ماده توسط این نرها و انتقال ژن، حاصل ژنتیکی آنها را داشته باشیم.
وی نگهداری از اسپرم را فرآیندی متفاوت از نگهداری DNA دانست و گفت: در DNA شما به شیوهای مصنوعی ژن را نگهداری میکنید؛ در حالیکه در روش نگهداری اسپرم واحدی از بدن یوز را دارید که آن را میتوانید در بدن مادههای دیگر باور کنید و نمونه آن میتواند دلبر باشد.
چرخش تنوع ژنتیکی از دیگر مزایای این روش بود که جوکار با بیان آن، اضافه کرد: این امر سبب میشود جدایی جمعیتی یقه یوزپلنگ ایرانی را در آینده نگیرد. از این رو استخراج و نگهداری اسپرم در شرایطی که در آن به سر میبریم کاملا منطقی بوده و از این رو در تلاشیم موافقتهای انجام آن را از سازمان محیط زیست بگیریم.
وی ادامه داد: تصمیمگیری درباره کاربرد این روش به تصمیمگیری در سطوح کلان نیازمند است و یک تصمیم جدی در حفاظت از یوز ایرانی محسوب میشود. انجام چنین پروژهای فارغ از ابعاد مالی که بخشی را همین گروه فرانسوی تامین میکند، در ایران بحثبرانگیز خواهد بود. ممکن است گروهی انتقاداتی به زندهگیری یوز داشته باشند؛ اما با نگاهی به آینده به نظر میرسد این کار برای بقای یوز و تنوع زیستی آن لازم است.
مطالعات ژنتیکی با لقاح مصنوعی
آیا این زندهگیری خطراتی برای یوزها دارد، مدیر پروژه بینالمللی یوز آسیایی در اینباره گفت: فارغ از خطراتی که ممکن است در هر زندهگیری به وجود آید، این کار هیچگونه مشکلی برای یوز به وجود نمیآورد. با تجربهای که برای زندهگیری یوزها در ایران وجود دارد میتوان مطمئن بود این کار کمترین خطرات را برای یوزها در کنار فواید بالای آن دارد.
وی در اینخصوص که مشکلی ما در ایران کمبود یوزهای ماده است اگر اسپرم داشته باشیم، ولی یوز مادهای برای تلقیح مصنوعی نداشته باشیم، این کار بیفایده خواهد بود، عنوان کرد: بخشی از کار ما ایجاد بانکی از اسپرم یوزهای نر در ایران است؛ اما بخش دیگر بارورسازی مادهها با این بانک در صورت نیاز است. بارور کردن تکنیک دیگری است و باید با اندازهگیری هورمونی و سایر شرایط انجام شود. باید این دو کار را از هم جدا کرد، در فاز اول تشکیل بانک اسپرم است و در مرحله دوم بررسی مناطقی است که باید در آنها تلقیح مصنوعی صورت گیرد؛ بهعنوان مثال در توران یا میاندشت این نیاز حس نمیشود مگر اینکه آزمایشهای ژنتیکی نشان دهد یوزهای ماده ضعیف شده یا نسل جدید یوزها با مشکلات ژنتیکی مواجهند. به این معنا که آمیزشها در تعداد محدودی از یوزها بوده و همین امر بحرانهایی را برای نسل آتی ایجاد خواهد کرد. در این صورت میتوان از اسپرم یوزهای نر در زیستگاههای جنوبی برای بارورسازی یوزهای ماده در زیستگاههای شمالی بهره گرفت. وی بارورسازی دلبر براساس این روش را بهعنوان یک نمونه در دسترس برشمرد و گفت: کوشکی و دلبر به یک زیستگاه تعلق دارند و بهواسطه دسترسپذیری آنها شاید بتوان این روش را برای بارورسازی دلبر به کار برد.
امیرحسین خالقی، از کارشناسان موسسه حیات وحش میراث پارسیان، که تجربه فعالیت در پارک ملی توران بهعنوان یکی از اصلیترین زیستگاههای یوز ایرانی را دارد، در پاسخ به این پرسش که آیا تجربه گروه فرانسوی در تلقیح مصنوعی یوزهای ماده قابلیت کاربرد در ایران را دارد، گفت: مشکل اساسی همانطور که این گروه به آن اشاره کرد این است که فرآیند تلقیح مصنوعی با مطالعات ژنتیکی همراه باشد. بدون این مطالعات ممکن است تلقیح مصنوعی برای یوز مادهای صورت بگیرد که نیازی به این تلقیح نداشته باشد یا جدا از جمعیت نیفتاده باشد. این کارشناس حیات وحش ادامه داد: نیاز داریم مطالعات ژنتیکی را با تلقیح مصنوعی همراه کنیم. با این حال برای جمعیت در اسارت ما این راهحل موثر خواهد بود؛ زیرا جفتگیری آنها در شرایط فعلی چندان امیدوارکننده به نظر نمیرسد. یکی از موضوعاتی که در برآورد جمعیت یوز ایرانی صورت گرفته است، تعداد اندک ماده یوزها در زیستگاههای آنهاست؛ بهطوری که در زیستگاههای جنوبی براساس فعالیتهای صورت گرفته هیچ یوز مادهای مشاهده نشده است. آیا مساله ما در ایران برای افزایش جمعیت یوز، تلقیح مصنوعی است، خالقی در اینباره عنوان کرد: اگر ما به قطعیت برسیم که تعداد یوزهای ماده کم است یا مطالعات ژنتیکی نشان دهد که دلیل این کمی جمعیت به جدا افتادگی جمعیتی مربوط میشود و چنانچه تلقیح انجام شود، جمعیت یوز افزوده میشود، این امر برای افزایش جمعیت یوز بسیار موثر خواهد بود. وی بیان کرد: یکی از معضلات ما این است که هنوز نمیدانیم چه تعدادی از یوزهای ماده را داریم.
مرتضی اسلامی، مدیرعامل انجمن یوز ایرانی، که اغلب پروژههای یوز در زیستگاههای جنوبی را بر عهده داشتهاند، گفت: چون با مشکل جمعیتی و ترکیب جمعیت مواجهیم این مساله از اهمیت بیشتری برخوردار است. این موضوع اولویت دارد یوزهای مادهای که وجود دارند بارور شده و تکثیر جمعیت را داشته باشند در کنار اینکه اسپرم یوزهای نر را از دست ندهیم. روشهای ارائه شده از سوی این گروه فرانسوی به ما کمک میکند، ما ذخیره ژنی یوزهای نری را که در آینده از بین میروند، داشته باشیم. بنابراین پیش از لقاح مصنوعی داشتن سلولهای جنسی اینگونه اتفاق مثبتی است.
مدیرعامل انجمن یوز ادامه داد: تلقیح مصنوعی در ایران با مشکلاتی که در زمینه یوز وجود دارد، این کار را دشوارتر میکند؛ اما این بدان معنا نیست که بدون استفاده باشد. لقاح مصنوعی بهواسطه کوچکی جمعیت اهمیت بیشتری حتی نسبت به سایر مناطق جهان دارد، هرچند که با کاهش جمعیت ماده یوزها دشوارتر است.
منبع: سبزینه