خبرگزاری کشاورزی و منابع طبیعی(IANN)/ مهدی مالمیر*: تجربه این چند سال اخیر نشان داده است که افسوسمندانه آسمان تهران همانند سالهای نهچندان دور و دیر، گشادهدست نیست و فصل پاییز هیچ دست کمی از هوای بهاری (البته بدون لطافت فصل بهار) ندارد! هم از اینرو، تا بهحال باید دوزاری کژ و کوژ ادارهکنندگان شهر تهران افتاده باشد که برای قابل تنفسکردن هوای تهران دیگر نمیشود به باران و نزولات آسمانی امید چندانی بست.
اگر تا چند سال پیش باران و باد، هوای پاییز را در تهران مِقدارکی شاعرانه و عاشقانه میکرد، امروز اما، پاییزِ تهران جَرس خطری است که برای کودکان و سالمندان و بیماران ریوی و قلبی و… به صدا درمیآید! چه بسیار خانوادههایی که با شروع فصل پاییز، عزا میگیرند که با پدر و مادر سالدیدهشان چه کنند؟ تا کِی میشود با سالدیدگان و کودکان کلنجار رفت و به دلیل آلودگی هوا درِ خانه را به رویشان بست و زندگی را به کام آنها و خود تلخ کرد؟
انگار گرفتاری زندگی در شهر تهران کم بود که حالا باید ترس از هوای دود اندود و وارونگی هوا را نیز هر پاییز تاب آورد! مگر برای شناخت یک مشکل و اِشراف بر آن چند سال زمان لازم است؟ یکسال، ١٠سال، ٢٠سال! … تنها کافی است روزنامهها و نشریات دهه ۵٠ شمسی به اینسو را ورق زد تا دریافت که مشکل آلودگی هوای پایتخت مسأله تازهای نیست و شهروندان تهرانی سالهاست که به جای اکسیژن، معجون عجیب و غریبی از سموم گوناگون را از صبحالطلوع تا دلِ شب به داخل ریهها میفرستند که در دکان هیچ عطاری یافت نمیشود و معجزه اینجاست که هر روز صبح باز از بستر بیدار میشوند!…
مگر چند درصد از شهروندان تهرانی از این توان برخوردارند که تا تقی به توقی میخورد و هوا به مرز هشدار میرسد، چمدانهایشان را ببندند و از این شکنجهسَرایی که روزیروزگاری نامش تهران بود، بیرون بزنند و به مناطق خوش آب و هوا، ییلاق و قشلاق کنند؟! نکته شگفتآور ماجرا اینکه در طول همه این سالها صندلی شهردار تهران دست به دست میان این جناح و آن جناح چرخیده اما از میزان مشکلات جور واجور تهران نهتنها کاسته نشده بلکه هیچ؛ هرسال با مشکل جدیدی در تهران «سینه به سینه» میشویم!
یافتن سرچشمههای مشکل آلودگی هوای پایتخت کار دشواری نیست. از آسمانخواری و برجسازیهای بیحساب و کتاب گرفته تا مجوزهای غیرقانونی، فشلبودن ناوگان حملونقل عمومی و… مسائلی است که همه تا حدودی با آن آشنا هستند. مشکل اما اینجاست که متاسفانه اراده استواری برای گشودن گره آلودگی هوای پایتخت به چشم نمیآید!
گویا ادارهکنندگان شهر دستها را به علامت تسلیم در برابر معضل آلودگی هوا بالا بردهاند، وگرنه که باید تکانی به سازمان اداری خود میدادند و از حجم این همه بیماری و خانوادههای مریضدار و گرفتار کم میکردند. زمانی دکتر اسلامی نُدوشن گرامی، تهران را به «دیگ آرامپز» تشبیه کرده بود اما از آن روزگار تا به امروز، تنها پیشرفتی که تهران داشته، این بوده که حالا بیشتر شبیه تراکتور پُرسروصدا و دودزایی شده است که به تندی و بیمحابا از روی آسایش و سلامتِ ساکنانش گذر میکند.