وی با اشاره به اینکه واژههای مختلفی برای جنگلداری اجتماعی استفاده میشود که برخی از آنها شامل جنگلداری اجتماعی، روستایی، مشارکتی، جمعی و محلی میشود، افزود: از نظر کمپ (۲۰۰۳) جنگلداری اجتماعی نوعی از جنگلداری است که در آن عملیات مدیریت جنگل با مشارکت روستاییان برای بهبود وضعیت احیای منابع طبیعی تخریب شده و تامین احتیاجات روزانه روستاییان به محصولات جنگلی، مانند محصولات غیرچوبی، علوفه و چوب سوخت انجام میگیرد.
وی افزود: فائو جنگلداری اجتماعی را رهیافتی مهم جهت حفظ و احیای جنگلها با در نظر گرفتن تامین نیازهای جنگلنشینان و در ارتباط و هماهنگی با یکدیگر و همچنین ارتباط عقلایی با محیط اطرافشان میداند که در نهایت به توسعه پایدار منابع طبیعی منجر میشود.
این کارشناس جنگل نتیجه گرفت: هدف از جنگلداری اجتماعی، مشارکت جنگلنشینان در بهرهبرداری و حفظ و احیای جنگلهای اطراف محیط زندگیشان است. در این شیوه هدف کمی، بهبود در شاخصهای وضعیت جنگلها است، بنابراین باید اول شاخصهای وضع موجود تعیین شود که میتوان این کار را نیز بهصورت مشارکتی انجام داد.
وی افزود: به جای استفاده از شاخصهای علمی و آکادمیک مردم به تبیین شاخصهای محلی که خود میتوانند اندازهگیری کنند، اقدام کرده و سال به سال این شاخص اندازهگیری به تعبیری پایش میشود.
بدریپور با بیان اینکه در مقوله جنگلداری نکته این است که باید هزینههای حفظ و احیاء تامین شود، ادامه داد: برای تعیین دستاندرکاران و ذینفعان نیز باید تمام افراد و دستگاههای تاثیرگذار و تاثیرپذیر مشخص شوند که از کارگر بهرهبرداری تا سازمان جنگلها، سازمان محیط زیست، گردشگری و غیره را شامل میشود.
وی همچنین شناسایی تمام دستگاههای تاثیرگذار و تاثیرپذیر در طرح جامع و ایجاد هماهنگی برای بهرهمندی از آنها در راستای اجرای جنگلداری را خواستار شد و گفت: باید پنج سرمایه خانوارهای موجود در طرح، یعنی سرمایههای انسانی، اجتماعی، فیزیکی، مالی و طبیعی سنجیده و در گام بعدی تلاش شود این سرمایهها بهگونهای هدایت شوند که بخشی از هزینههای زندگی را تامین کنند.
مدیر ملی پروژه خشکیدگی درختان بلوط افزود: همچنین در موضوع سرمایه مالی باید وضعیت منابع مالی مردم، دسترسی آنها به بازار، توان مردم در اخذ وام از بانکها و صندوقهای قرضالحسنه ارزیابی و تلاش شود و وضعیت آنها ارتقا یابد. در این حالت نیاز نیست که سازمان جنگلها وام به آنها دهد؛ اما میتواند شرایط اخذ وام را برای آنها تسهیل کند.
افراد متنفذ مناسب برای هدایت اجتماعی
وی ادامه داد: در مقوله جنگلداری اجتماعی شما با یک سیستم اجتماعی – اکولوژیک سر و کار دارید که پیچیدگیهای آن بسیار بالاست. بخش اکولوژیک در این شیوه بهواسطه تجارب کارهای فنی زیاد، چندان دشوار نیست؛ اما در بخش اجتماعی با حجمی از موضوعات سر و کار دارید که در آن باید موثرترین و با نفوذترین افراد برای هدایت کار شناسایی شوند. برای تعیین این افراد تحلیل شبکه اجتماعی میتواند کمککننده باشد. در غیراین صورت باید از طریق پرسشنامه این کار را انجام داد. در هر حال باید هدایت و اجرای طرح به نحوی انجام گردد که هنجارها توسط اعضاء رعایت شود؛ به عنوان مثال برای انعقاد قرارداد باید فرد متنفذ انتخاب شود و رأیگیری در این شیوه شاید چندان کاربردی نداشته باشد. بسیاری از اهالی، شورای روستا و عشایر را به رسمیت نمیشناسند؛ اما اگر از آنها درباره معتمدترین فرد بپرسید به اتفاق فرد یا افرادی را معرفی میکنند.
احمد بیرانوند، کارشناس جنگل و دانشآموخته دکتری این حوزه، گفت: در جنگلداری اجتماعی مردم و جنگلنشینان در مرکز تصمیمگیری قرار دارند و به آنها بهعنوان مشکل نگریسته نمیشود؛ بلکه برعکس قرار است آنها در حل مسائل کمک کنند.
وی افزود: مروری بر تعاریف جنگلداری اجتماعی نشان میدهد که مشارکت مردم محلی و اصولی که قرار است برمبنای آن تصمیمگیری شود، جزو کارکردهای این شیوه هستند و در آن برخلاف برنامههای فعلی که ابتدا طرحها در سطح کلان تصویب و برای اجرا به سطوح خرد منتقل میشود، سیاستگذاری از پایین به بالا صورت میگیرد.
این کارشناس جنگل ادامه داد: توسعه محلی از دیگر ویژگیهای جنگلداری اجتماعی است. در این شیوه جنگلداری در خدمت توسعه مناطق اطراف به کار برده شده و در سطوح کوچک مقیاس و با در نظر گرفتن فرهنگهای مختلف اعمال میشود که در آن دانشبومی نقشمحوری دارد.
تنوع از دیگر مواردی بود که بیرانوند بهعنوان مولفههای جنگلداری اجتماعی از آن نام برد و بیان کرد: در این حالت برداشت چوب تنها روال بهرهبرداری تلقی نمیشود و در کنار آن شیوههای دیگر نظیر برداشت گیاهان دارویی، اکوتوریسم و… را لحاظ میکنند. همچنین از آنجا که جنگلداری اجتماعی در سطوح خرد اعمال میشود، نیاز به سرمایهگذاری کلان ندارد و از توان مردم محلی کمک گرفته میشود.
وی اضافه کرد: اگر این شیوه از جنگلداری بهدرستی پیاده شود هدف اصلی سازمان جنگلها که شامل حفظ، احیاء و توسعه است محقق خواهد شد و در نهایت به بهرهبردای پایدار میرسیم. همچنین این شیوه از پتانسیل توسعه محلی و جلوگیری از مهاجرت برخوردار است.
این کارشناس جنگل درباره متولیان این شیوه از جنگلداری گفت: جامعه محلی اصلیترین جایگاه را دارد، هر چند که ارگانهای دولتی متولی باید در کنار آنها باشند. سازمانهای مردمنهاد نیز در این شیوه نقش تسهیلکننده میان مردم و دولت را برعهده داشته و بخش خصوصی نیز میتواند امکانات و خدمات را در اختیار قرار دهد.